هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

هرکجا محرم شدی

چشم از خیانت بازدار

ای بسا محرم

که با یک نقطه مجرم می شود

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب

وب جدیدم رو با نام خالق عشق و بوی خوش امام عشق آغاز می کنم ....  

 

خدای عاشقم و مولای عشق و رافتم همیشه کنارم باشید ... (یا علی بن موسی الرضا (ع) )

 

 

 
 

 

 

۱۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۱۶ دی ۹۲ ، ۱۰:۴۹
برگ سبز

سلام
دلم میخاد بنویسم
اما اصن وقت نمی کنم
وقتی هم وقت می کنم اصن حس و ذهن آماده نوشتن ندارم همش درگیر کار و درس

خلاصه که خیلی این ترم 3 ای درگیر کارای دانشگاه هستم و کلی پروژه و ارائه
خدا بخیر گردونه این ترم رو خلاص بشم به خوبی و خوشی یه نفسی بکشم از دست این دانشگاه و اساتید گراممممم!!!!

 

برام دعا کنید

التماس دعای فراوون

اول سلامتی همه بنده هاش و من و خانواده و دوستام رو ازش میخام

بعدشم شادی و دل خوش و موفقیت همه بنده هاش و من و خانواده و دوستام 

انشالله

دعا یادتون نره 

مرسی دوستای گلم :)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۳ ، ۰۰:۱۶
برگ سبز

گفتگوی خود با دل یک آدم دلتنگ عقل گرا:

 

...

دلم تنگ میشه

اما عقلم جلوشو می گیره

چون عقلم بحق تره

 

دلم تنگ میشه 

اما باهاش مبارزه می کنم

 

فک می کنم خدا بیشتر می پسنده

خودش کمک کنه بهم :)

...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۵۲
برگ سبز

 

 

ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﭘﻮﻝ، ﯾﮑﯽ ﺍﺷﮏ، ﯾﮑﯽ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ
ﺍﺯ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﺨﻦ ﻋﺸﻖ ﻧﺪﯾﺪﻡ ﺧﻮﺵ ﺗﺮ

ﺭﻭﺯﻫﺎﻣﺎﻥ ﻫﻤﮕﯽ ﺑﺎ ﮐَﺮَﻣﺖ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﻨﺪ
ﺯﺍﺋﺮﺍﻧﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﻋﻈﻤﺖ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﻨﺪ

ﺍﺑﺮ ﻭ ﺑﺎﺩ ﻭ ﻣﻪ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻫﻤﻪ ﺭﻗﺺ ﮐﻨﺎﻥ
ﭼﻨﺪ ﻗﺮﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﻋﻠﻤﺖ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﻨﺪ

ﺗﺎ ﻗﺪﻡ ﺭﻧﺠﻪ ﮐﻨﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺎ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺍﺳﺖ
ﭼﺸﻢ ﻫﺎﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﻗﺪﻣﺖ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﻨﺪ

ﺣﺎﺟﯿﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺞ ﺭﻓﺘﻨﺸﺎﻥ ﺟﻮﺭ ﻧﺸﺪ
ﭼﻪ ﻏﺮﯾﺒﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺣﺮﻣﺖ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﻨﺪ

ﺁﺏ ﺩﺭ ﮐﻮﺯﻩ ﻭ ﻣﺎ ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺒﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺸﺘﯿﻢ
ﯾﺎﺭ ﺩﺭ ﻣﺸﻬﺪ ﻭ ﻣﺎ ﮔﺮﺩ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺸﺘﯿﻢ ...

 

 

ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﻴﮏ ﻳﺎ ﻋﻠﻲ ﺍﺑﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﺍﻟﺮﺿﺎ ‏(ﻉ ‏)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۰۴
برگ سبز

امروز تولدمه laugh

دلم خواست واسه خودم پست بزارم و به خودم تولدمو تبریک بگم

از خدا تشکر کنم بابت خلقتم و بخاطر همه نعمتها و محبتاش kiss

از مادرم تشکر کنم بخاطر همه زحمتایی که برای بزرگ شدن من کشیده و همه سختیهاش

از پدرم تشکر کنم بخاطر افتخار و آبرویی که برامون گذاشته و راحتی که بعد از خدا بخاطر اون و زحمتاش تو زندگیمون داریم

خدایا شکرت

دوستت دارم خدا جونم بخاطر نعمتهای خوب و زیبات 

بخاطر مادر خوب و عشقی که دارم و ازت میخام همیشه صحیح و سالم واسم حفظش کنی همراه با عزت و سربلندی

ممنون بخاطر همه چیز خدا جونم

یک سال دیگه از عمر من هم گذشت 

حس خاصی ندارم فقط دلم میخاد شاد باشم و خواسته هامو بازم ازت طلب کنم 

همین :)

 

heartتولدم مبارککککککککککککککککککککککککککککک heart

 

 

از دوستانی که بهم تبریک گفتن هم ممنون بابت یادشون smiley

از اونایی که با مهر و عشق بهم تبریک گفتن خیلی بیشتر ممنون خیلی خیلی خیلی بیشتر مخصوصا مادرم و دو سه تا دوست دیگه heart

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۳۵
برگ سبز


تمومِ چرخِ خورشیدی به این سی روزه می باله


نگاهِ عالمِ هستی به ماهِ شیشُمِ ساله


طلوع ماهِ شهریور شروعِ فصلِ پاییزه


غروبش مثلِ قهوه تلخ غروبایِ غم انگیزه


قسم به اشکِ چشماشون که هر دونش یه الماسه


دلِ شهریوری دل نیست یه اقیانوسِ احساسه


نه هر دستی نمی گیرن به هر کَس دل نمی بندن


یه دنیا مشکلم باشه به ظاهر باز می خندن


رفیقِ روز و شبهاشون پُر از آهنگِ غمگینه


رو قلبِ این فرشته ها پُر از حرفای سنگینه


نگاهِ زاده یِ این ماه یه سِری با خودش داره


از این چشمای پر احساس یه دنیا حرف می باره


اگر هستن به پای تو توو هر لحظه و هرجایی


ولی دنیا رو سَر کردن یه عمری رو به تنهایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۲۹
برگ سبز

 

 

heart مـــادر heart
راسـتـش را بــگـو
زمـانـی کـه مـرا آبـستــــن بـودی چـقـدر لیلـــی و مـجـنون خـوانـده ای، 

کـه قـلـبـم ایـنـطـور سـرشار از عـاشـقـانه هاســـتـــ ... ؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۴۰
برگ سبز

 

اگر روزی تصمیم به محاسبه ثروتت گرفتی
پول هایت را مشمار

کافیست قطره اشکی بر روی گونه ات بریزی
تعداد دستانی که آن را پاک میکنند ثروت توست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۷
برگ سبز

ای خدا

خسته م

خیلییییی

خستگی کاری یه ور

خستگی روحیش یه ور دیگه

از این جو خاله زنک خسته م

نمیخام دیگه

میخام با هیشتاشون حرفی نزنم دیگه

از اینکه همش استرس داشته باشی که آیا زیرآبتو میزنن؟!

دارن چی پشت سرت میگن؟!

چیکار می کنن؟!

از این جو غیر دوستانه ی دو رو بازی بدم میاد

تو رو یه طور پشت سر یطور دیگه

خسته م بخدا 

خیلی

خدایا دوست ندارم این جو رو

میدونم خودمم مقصرم که بچگی کردم و دل به دل بعضیشون دادم

باس حواسم بخودم باشه و با هیشکی کاری نداشته باشم

با همه سعی کنم خیلی عادی خوب باشم

اشتباه کردم که فکر کردم دوست هستن اینا

همه کلاه خود رو چسبیدنو من خنگ و ساده فک کردم هوای منم دارن اما هی دارم به این نتیجه میرسم که نه به این حس می رسم که نه

کسی قرار نیست هوای منو داشته باشه جز خدا 

خدایا خودت فقط خودت هوامو داشته باش

تو واسه همه چیم کافی هستی اینو همیشه بهم نشون بده و یادم بیار خدا جونم (الیس الله بکاف عبده؟)

 

خدایا خودت عزت میدی خودتم ذلت

خودت بهم عزت بده و هرکی واسم بد میخادرو خودت جوابشو بده

کمکم کن همیشه بخاطر خودت کاری کنم 

ذاتمو بد نکن 

 

خدایااااااااااااااااااااااااااااااااا

دیدم منفی شده نسبت به بعضیا که خودشونم مقصرن اما کمکم کن دیدم مثبت بشه و جو اونجا هم مثبت بشه

کمک کن همه چی به خوبی و ختم بخیر بشه

 

خدایا دلم گرفته از آدما :((

دلمو باز کن با محبت خودت 

با مهر خودت 

با عشق خودت

دلم سنگینه خدا جونم

قیافه م عین اییییشششششش شده 

خودت خوبش کن و مثبت و با محبت 

 

مهربونم

دوستت دارم و همیشه شاکرتم حتی در بدترین حالت روحی و فکری و لهیدگی و غر و لند و نق نق

مراقبم باش و هیچوقت رهام نکن

هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقتتتتت

 

kisskissheartheart

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۱۹
برگ سبز
چقدر بده که دلت گرفته باشه و هیچ گوشی واسه درد دل نباشه
چقدر بده که تو جمعی حس کنی خیلی غریبی
چقدر بده که همفکرو درک خودت توی دوستاتم نتونی پیدا کنی
چقدر بده که دلت گرفته باشه و نخای نشون بدی و تو قیافه و رفتارت برعکسشو نشون بدی
.
.
.

خدایا شکرت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۰۴
برگ سبز
دانش آموزی گفت: چرا شما می گویید یا علی. چرا یا الله نمی گویید؟
گفتم: مگر نشنیدید وقتی می خواستم به کلاستان وارد شوم گفتم یا الله. پس ما یا الله هم می گوییم.
گفت: نه منظورم این است که چرا علی(ع) را صدا می زنید؟
گفتم: چه اشکالی دارد که ما امام علی(ع) را صدا بزنیم؟
گفت: شرک است.
اشاره کردم به دوست کناریش و گفتم: اگر شما این دوستت را صدا بزنی این شرک است؟
گفت: نه. ولی این دوستم اینجا حضور دارد.
گفتم: اگر تو یک نفری را صدا بزنی که اینجا نیست و غائب است این شرک به خدا است؟ آیا تو او را شریک خدا قرار دادی؟
گفت: نه.
گفتم: پس چه اشکالی دارد که ما علی(ع) را صدا بزنیم؟
یکی دیگر از دانش آموزان گفت: نه شما از امام علی(ع) و امام رضا(ع) می خواهید شما را شفا دهد.
گفتم: آن بحث دیگری است که برای شما توضیح خواهم داد. ولی سوال رفیقت این بود که چرا حضرت علی(ع) را صدا می زنید؟ خواستم بگویم که صدا زدن علی (ع) چه اشکالی دارد؟ ما دوست داریم علی(ع) را صدا بزنیم. پس صدا زدن یک نفر بدون اینکه چیزی از او بخواهیم اشکالی ندارد.
در ادامه از دانش آموزان پرسیدم کدام یک از شما مشهد رفته است؟
یکی از دانش آموزان دست بلند کرد که من رفته ام.
بعد به دانش آموزی که گفت شما از امام رضا(ع) شفا می خواهید گفتم: شما که مشهد نرفته اید از کجا می دانید ما شیعیان از امام رضا(ع) می خواهیم که ما را شفا دهد.
چند نفرشان با هم گفتند: ما شنیده ایم که شما در حرم می روید و از امام رضا می خواهید تا شما را شفا دهد.
گفتم: چه اشکالی دارد که ما از امام رضا(ع) بخواهیم که ما را شفا دهد؟
یکی که از بقیه زرنگ تر بود گفت: فقط خدا است که شفا می دهد.
رو به آن دانش آموز کردم و گفتم: تا حالا مریض شده ای که نیاز به دکتر پیدا کنی؟
گفت: بله.
گفتم: آیا برایت قرص و دارو هم نوشت؟
گفت: بله.
گفتم: بعد از خوردن آن قرص و دارو مریضی ات از بین رفت یا هنوز مریضی
گفت: نه قرص ها را خوردم و خوب شدم.
گفتم: حالا به سوال من جواب بده. آیا این قرص ها بودند که تو را شفا دادند یا این خدا بود که شفایت داد؟
گفت: نه خدا بود که من را شفا داد.
گفتم: اگر خدا تو را شفا داد پس چرا قرص و دارو خوردی؟
گفت: نه ، خدا شفا را در قرص ها گذاشته است.
گفتم: همه ی حرف ما شیعیان همین است تو حرف ما را ثابت کردی.
دیدم تعجب کردند.
گفتم: چطور خدای متعال شفای مریض ها را در وجود یک قرص کوچک قرار داده، این خدا نمی تواند همان شفا را به یکی از اولیا خودش مانند امام رضا(ع) بدهد؟
بین دو راه گیر کرد. اگر می گفت: نه خدا نمی تواند، قدرت خدا زیر سوال می رفت و اگر می گفت چرا می تواند حرف ما ثابت می شد.
طینت پاکش حکم کرد که حرف ما را تایید کند و گفت: چرا خدا می تواند.
گفتم: همه ی حرف ما شیعیان همین است که خدای متعال به امام رضا(ع) قدرتی داده است که می تواند مریض ها را شفا بدهد همانطور که این قدرت را در قرص ها گذاشته است. در واقع خدا است که با اختیار خودش شفا دادن را به امام رضا(ع) داده است. و این عین توحید است و شرک نیست.
حالا که تا حدودی برای دانش آموزان جا افتاده بود که حرف ما چی هست از آنها پرسیدم در قرآن دو آیه داریم که یکی از آیات می گوید: این خداوند متعال است که جان ها را می گیرد. و در آیه ی دیگری می فرماید: که این ملک الموت(جناب عزرائیل) است که جان ها را می گیرد.
سوال کردم از دانش آموزان که بالاخره چه کسی است که جان ها را می گیرد؟
گفتند: عزرائیل است که به اذن خدا می گیرد.
گفتم: خب همین حرف ما شیعیان است که می گویم امام رضا(ع) و دیگر ائمه به اذن خدا قدرت دارند یکسری کارها انجام دهند آیا این شرک است؟
گفتند: نه

نقل از یک پیج
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۰۲
برگ سبز