هرچه من دیوانه هستم، ابن سیرین، بیشتر
(والاااا...)
***
انحنای ناب مژگانت "صراط المستقیم"
از نگاهت دلبریدن هم جهاد اکبر است!
(به این میگن بازی با کلمات :دی)
***
رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم !
(من دیگه صحبتی ندارم ...)
***
صنوبر با تهیدستی به دست آورد صد دل را
تو بی پروا برون از عهده یک دل نمی آیی
صائب تبریزی
(بس که بی عرضست :دی)
***
گاوسیت در آسمان و نامش پروین یک گاو دگر نهفته در زیر زمینچشم خردت باز کن از روی یقین زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین
خیام
***
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
خیال توبه ندارم چرا نمیفهمی؟
(نفهم! بفهم... :)) )
***
بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی, قهرکردم, سر به سر
تو بیا, در را تماما باز کن
هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم, داشتی؟
آمدم, حالا تو با من آشتی؟
(منت کشیییییی! )
***
من ازلیلی شـــدن باکی ندارم
ولی مجنـــون شدن کار شما نیــــست..
(همووووون ... )
***
نکند بوی تورا باد به هرجا ببرد
خوش ندارم دل هر رهگذری را ببری
(چه غیرتی!! :)) )
***
به توپ گرد دلم باز دست رد نزنی
مگر «نود» تو ندیدی عزیز من «هَند» است
(به این میگن عشق فوتبالی :)) )