عیدی دوم : هفت سین الهی
![](http://www.iranvij.ir/upload/images/gpevccsdw33q1r4agl6.jpg)
سلام ای خالق فصل بهاران
مهربان اموزگار خوب باران
خدایا ، سال نیکوئی عطا فرما
بدان خوبی که باشد از بهار سبز آن پیدا
تو گرداننده دلها و نور دیده ها
دیگر دلم را بی حسد ، بی کینه ،
آری لایق پاک خودت فرما
به نور معرفت ، پاکی به چشمانم ، عنایت کن
عطا کن بهترین حالی که می دانی
دلم را آسمانی کن
خدایا یاد من آور ، الستی عهد خود ، آری
همان پیمان ، که جز تو هیچ معبودی به عالم نیست
به من هم ، همچو آدم ، راه و رسم عذر خواهی را عنایت کن
که چون هابیل ، من هم ، بهترین های خودم را هدیه ات دارم
و ادریسی بیاندیشم برای کسب آگاهی
بسان آن خلیل بت شکن ،
ویران کنم بت های پوشالین این بت خانه اندیشه خود را
خدای مهربان ، ای ناخدای کشتی طوفان
شب تاریک و بیم موج و گرداب تلاطم های بی حاصل
تو مصباح هدایت ، کشتی نوحی ، عطایم کن
خدایا ، یوسفین گوهر ، جمال پاک یزدانی ،
به لذت های دنیائی ، به سودائی نبازم من
اگر نوری به قلب من بتابانی ،
خدایا ، وزن موری با تو بودن را
به ملک صد سلیمانی بی تو ، من نخواهم داد
تو سحر ساحران این زمان
اینک ، به یمن یک عصای موسی عمران ، به خاک افکن
و یادم ده ، چو عیسی ، عاشق خلق خدا باشم
دعا بر دوستانم ، سهل و اسان است
دعا بر مردمانی را که آزار مرا اندیشه می دارند ،
بر لب ها ، تو جاری کن
و داوودی کلام دلنشین ، بر من عنایت کن
مرا زین پس ، سخن ها دلپذیر ، دل را پذیرای سخن فرما
خدایا چون محمد ، رحمت بر هستی ات را قسمتم فرما
بنوشان جرعه ای از آن طهور ناب روحانی
خداوندا ، به نوروزی که در پیش است
به هفت سینی الهی ، میهمانم کن
خدایا
سینه ای ، بی کینه
سر انگشتان بخشایشگر همراه
سخاوت کردن بی ادعا
آری ، سحر گاهی ز جنس راز
سروش مهربانی با تمام هستی ات
گرما سلامی در کلام ، اندیشه و کردار من
سر مشق خوب مهرورزی را
عطایم کن
گشایش را به قلب کوچک من ، مرحمت فرما
که هم خانه ، به همسایه به همشهری به همنوعی ، بدل گردد
و این اندیشه تنگ و قفس ، از واژگان ذهن من بردار
گره از ابروان بسته ام وا کن
کلام شکر ، بر لب های من ، جاری شود با عشق
لبانم را به لبخندی مزین کن
و دستان را ، تو راه و رسم یاری ، مرحمت فرما
قدم ها را ، به همراهی ، تو راهی کن
قلم ها را به آئین حقیقت رهنمائی کن
بجای دل شکستن ، دلبری را یاد دل ها ده
خدایا ، گر چه گویا اسمان هر کجا ، دیگر همین رنگ است
ولیکن یادمان آور ، که رنگ اسمان ، این نیست
از این پس ، عاشقی کردن نشانم ده
به یاد آرم ، که آواز پرنده ، بی قفس ، زیباست
که روح پاک ما ، با هر تولد ، تا ابد ، پاینده پا برجاست
نشانم ده ، که فرجام پر پروانه ، قاب خانه من نیست
به جای یادگاری بر درخت ،
با دادن آبی ، به ذهن سبز او ، اسطوره خواهم شد
بگیر از من ، تمام آنچه می گیرد تو را از من
عنایت کن ، تمام آنچه را ، در راه تو ، ره توشه خواهد بود
از همین روز نخستین در بهار سال نو ،
این روز نو ، نوروز زیبا
با خدایم عهد می بندم
به جان یا کریم مهربان ، در سال نو
اندیشه پرواز را ، سنگی نخواهم زد
قسم بر قاصدک ، دیگر پیامی جز به خوبی ، کس نخواهم داد
به اب جاری و پاک تو ، من سوگند
بفهمم خیسی چشمان اشک آلوده را زین پس
به ابر آسمان ، من شانه هایم را برای گریه های دوست ، خواهم داد
به قلب مردمان ، این منزل پاک خدا ، تیری نخواهم زد
و در گلدان پشت پنجره ، لبخند خواهم کاشت
خدایا ، ذره ای ، تنها به قدر قطره ای
آن حال دریائی شدن را ، قسمتم فرما
نخوانم من کسی جز تو ، نخواهم از تو من جز تو
کمک کن بشنوم زیبا کلامت را
پیام روشن فصل بهاری را
تو نفسم مطمئن گردان
که من راضی شوم از تو ، و تو راضی شوی از من
سفر از خود ، به آغوش تو آغازم
نوای سر خوش موسیقی زیبای رجعت را
عزیزا ، خوب می دانم ، توئی پایان این راهی که در پیش است
و خرسندم که با سالی که می اید ،
به سویت یک قدم نزدیک می گردم
به گلبرگ گل مینا قسم ، راز رضا بودن نشانم ده
بهای مردمان ، آری بهشت پاک خود را ، یادمان آور
مرا در مکتب درس بهاری ، ثبت نامم کن
بفهمم عشق ، چند بخش است
خدایا ، رب بی همتا
از آغازین دقایق های این سالی که می آید
بسان کودکی هایم ، در این دفتر به خطی خوش
در اوراق سپید و روشن سالی که در پیش است
نگارش می کنم ، تکلیف عشق و مشق خوبی را
و دیگر در کلاس عاشقی ، غیبت نخواهم کرد
خداوندا ، ملغزان این دلم را ، منزل پاک خود را ،
بعد از آنی که ، هدایت کرده ای انرا
حبیبا ، خیر و خوبی در دو عالم را عطایم کن ،
نگه دارم تو از آتش
تو تکلیفی فرا تر از توان شانه ها ، بر من ، فرو مفرست
خدایا ، عذر تقصیر و فراموشی ، پذیرا شو
عزیزا ، این خلیفه ، شرمسارت می شود آخر
کمی خلق خدائی ، مهربانی ، یاد من آور
تو ثابت کن قدمهای مرا ،
طعم سلام و ذکر را بر کام من بنشان
خداوندا ، نمی دانم چه تقدیری مرا فرموده ای ، لیکن
به آواز چکاوک های زیبایت قسم
راه سعادت ، پیش پایم نه
قسم بر سوره های روشن قرآن
بهاران ، فصل سبز و بارش باران
به صبح روشن نوروز بیداران
معادین ایه سبز بشارت را
گوار باور احیای بعد از خواب و سرما را
عزیز مهربان!
برما مبارک کن
دکتر افشین یداللهی
---------------
تک تک جملاتش رو با آرامش و با دلتون بخونین...
پیشنهاد می کنم این شعر مناجاتگونه رو پرینت بگیرین و سر سفره هفت سین زمزمه اش کنین حتی اگه دوست داشتین بلند بخونین که خانواده هم ازش فیض ببرن ...
و در لحظات تحویل سال و آغاز سال جدید ، موقعی که کنار سفره هفت سین نشستیم و دست بدعاییم بیاد همدیگه هم باشیم
التماس دعای فراوان
دوستون دارم و سال نو مبارک
سال نو تو هم مبارک عزیزم
دوستت دارم