حرفهای تلنبار شده ...
- خدایی این فیسبوک چه خاصیتی داره که ملت صبح تا شب توشن؟ جز اینکه اولاش میرن اینو اونو پیدا می کنن و ادد می کنن، بعد میشینن عکسهای خونوادگی بقیه رو می بینن، بعدم عکسای خودشونو به انواعو اقسام مدلها و ژستها میزارن، بعدم هی میشنین از حال و احوالشون رو وال هم می نویسن. "واااااای چه قدر حالم خوبه، واااااای این چقدر نازه، وااااای حالم بده، وااااااای از همه بدم میاد، وااااای عاشقتونم. وااااای دارم بالا میارم، وااااای ..... و و و ....
حالا بازم خدا رو شکر که 4 تا مطلب علمیو متن زیبا هم میزارن وگرنه که به قرونی نمی ارزید که بخای توش بری
(البته خودمم گاهی واسه دوستان نظر میزارم اما اونشم نه زیاد)
من کلا وقتی میرم توی این فیسبوک یا بقول مسنجریا اف بی، اَمونم نیست بیام بیرون، ماشالله اینقدم مطلب آپ می کنن که هرچییییی میرییییی بازم هست، کلا سرو ته اف بی رفتن من شاید نهایت 30 دقیقه تا 1 ساعت بشه که اونم هی وسطاش دارم به کارای دیگم میرسم. مثل اونایی که میخان فرار کنن از جایی امونم نیست خارج بشم، اصلا دوسش ندارم، اصلا حس خوبی واسم نداره. تمام سعیمو می کنم نرم هر چند وقت یه بارم که میرم زود میزنم بیرون.
حالا با این اوصاف موندم که چرا ملت همه وقتشون از صبح که چشاشونو باز می کنن تا شب اونجا آن هستن و به محضی که یه نظر میزاری می بینی وااااا طرف پیداش شد جواب داد!!!!!! آخه چی داره؟ چه چز خاصی داره که جذاب باشه و خستت نکنه و بعد یه مدت دلتو نزنه؟ چه کار خاصی میشه توش کرد که اینطوری علافن واسش؟!!!! اگه متوجه شدین به منم بگین شاید منم جذب شدم :-&
پ.ن: بقول آبجیم هرکی میخاد اعتماد به نفسش بره بالا بره فیسبوک عکس بزاره، واسه اینکه هرکی هر عکسی بزاره (زشت یا زیبا) یه عده میان قربون صدقت میرن، واااای عزیییزم چقدر نااااز شدیییی، چه خشگلیییی، چه تیپیییی، نمیدونم روسریت تو حلقم، تی شرتت تو حلقم، موهات تو لوزالمعدم ... وایییی چقدر به هم میاییییییین (واسه عکسای دو نفره اعم از دوست پسر دوست دختر و زوجین) خلاصه واسه اعتماد بنفس کاذب و قربون صدقه های کیلوییی جای خوبیه
**************
حالا یه چیزی توی همین اف بی خوندم (البته از این دست مطالب کم نیستن و مطلب خوب هم اونجا آپ میشه) که نوشته بود کودکان ایرانی که نژاد آریایی دارن و پوستشو گندمگون با موهای مشکی بوده حالا روز بروز دارن اروپایی تر میشن، پوست سفید و موها بور و چشمان رنگی. و این باعث تعجب خیلی از محققین و حتی محققین نروژی شده که چرا این اتفاق داره واسه کودکان ایرانی میفته و حتی گفته بود که نروژیها فتن هرکی بتونه این معما رو حل کنه جایزۀ نوبل سال در بخش مربوطه رو بهش میدن!! (البته فکر کنم این تیکش زیادی اغراقه!!) حالا به نظرتون دلیلش چی می تونه باشه؟ می تونین حدس بزنین؟
.
.
.
جدیدا یکی از نماینده های مجلس اعلام کرده که دو ساله گزارشات محرمانه ای میرسه بهشون مبنی بر اینکه گاوداریهایی که شیر کارخانجات لبنی رو تامین می کنن واسه اینکه باکتریهای شیر رو بکشن و ضدعفونی کنن مثلاً و بهداشت بخاطر عدم اصول بهداشت بهشون گیر نده تا بتونن بفروشن شیرشون رو میان توی شیرا چییییییییی؟؟؟ .... وایتکس می کنن !!!!!! اینطوری تشخیص داده نمیشه آلودگیهاش و یه راست میره کارخونه و انواعو اقسام محصولات لبنی بالاخص شیر و بستنی ازشون تولید میشه که ملت میدن به بچه هاشون و نتیجه چی میشه؟؟!!!! اینکه روی گلبولهای قرمز خون اثر میزاره و به گلبول سفید بدون هسته تبدیل میشن و در نتیجه کودکانمون به کم خونی و عوارض دیگه مبتلا میشن و.... الی آخر!!!
نمیدونم تا چه حد صحت داره این خبر (البته یکی از دوستان گفت که الکی بوده و طنزه مطلبه انگاری ملت هم کلی این متنو مسخره کردن) اما اگه طنز هم باشه اون قسمتی که وایتکس بکنن تو شیر دور از واقعیت نیست چون یکی از آشنا ها که بازرس کارخونه های غذایی هست می گفت که چه چیزایی تو محصولات مختلف غذایی می کنن مثل روغن آفتابگردون، یا رب گوجه و غیره ... با این حساب از اینا این کار هم بعید نیست حالا چه تاثیری روی رنگ کودکان داشته باشه چه نه، قطعا روی سلامتی اثرات بدی خواهد داشت. با این وجود به این میرسم که:
چی بسرمون داره میاد؟!!! چرا؟؟؟!!!! یه زمانی تو کتابها میخوندیم طرف آب بست به شیرش تا بیشتر بفروشه کم کم جمع شد تا سیل شدنو همه زندگیش به باد فنا رفت اما حالا .... چی شده که اینقدر حروم خوری راحته؟؟!! شاید بی اعتقادی، بی ایمانی، اینکه یادمون رفته روز حسابی هم هست و دنیا دار مکافاته، شاید یکی باید باز بیاد اینا رو بهمون یادآوری کنه ... نمیدونم :-؟؟
خدا آخر و عاقبتمونو بخیر گردونه ....
********
شده یک آهنگ، حرف، کلمه ی قصار، فیلم، و حتی کلمه ای رو از بس بشنوین دیگه حالتون ازش بهم بخوره؟؟؟
الان من نسبت به کلمه "مخاطب خاص" حس بدی پیدا کردم از بس که هرجا میرم می بینم یکی ته حرفاش نوشته مخاطب خاص ...
باشه بابا مخاطب خاص
مخاطب خاص
مخاطب خاص
مخاطب خاص
.
.
.
منم بگم؟!!! :-&
اصلا یه چیزی مد میشه ها دیگه هیچیییییی دیگه اینقدر میشنوی و میبینی که احساس انزجار می کنی از بدبخت.
*مثل جریان ... توحلقم . اصن اون که افتضاااح آدم چندشش میشه، بازم ... تو لوزالمعدم یه چیزیییی :))
**********
این تیکه های طنز هم حسن ختام نوشته های امشبم تا بعدا به باقیش برسم ...
دیشب توی خنده بازار دو تیکه اومد که بامزه بود میخام بجای مخاطب خاص مدش کنم :))
*هستم اگر هستمم گر نروم خستمم* (کاملااااا بی معنیه ولی این قافیش کلی واسم خنده دار بود)
سلامی چو بو ... (اینم جالب بود یاد تبلیغه افتادم، سلاااام بوووو سلاااام باکترییییی)
کلا خنده بازار به نظرم برنامۀ جالبیه از همه نظرش به کنار، وقتی نگاه می کنم بهش بازیگران طنزی رو می بینم که مدتهااا بود ازشون خبری نبود و باز توی این برنامه دارن کار می کنن. از این نظر به نظرم خوب و جالبه علاوه بر طنزایی که بی محابا به نقد میکشن برنامه های دیگه رو ;))
والله شانس دارن نسلای امروزی
همیشه خندون باشیییییییی
از چه نظر؟ مخاطب خاص بودن؟ :))))