نسیم+صبر+لبخند+غم+خدا
دانـــه را از دوش مـــورچـــه انـداخت
مورچـــه دانـــه را دوبــــاره بر دوشش گذاشت
و بـــه خـــدا گـفـت:
گـــاهـی یــــادَم مـــی رود کــه هََـستــــی،
کـــاش بیــشتــــر نـَـسیــــم مـــی وزیـــــد ..
*************
بهترین درس ها را در زمان سختی آموختم..
دانستم صبور بودن یک ایمان است و خویشتن داری یک نوع عبادت.
فهمیدم ناکامی به معنی تأخیر است ؛ نه شکست.
و..
لبخند و مهربانی، چهره ای در حال نیایش ..
**************
روزی مارتین با چهره ای بسیار غمگین به خانه آمد،همسرش می پرسید:"چه شده؟ چرا این قدر ناراحتی؟"
مارتین لوترکینگ با دلگیری خاصی می گوید:"هیچی"
چند لحظه بعد همسرش لباسش را عوض کرده بود و با لباس مشکی مخصوص عزا پوشیده بود٬ آمد.
مارتین با تعجب می گوید:"کی؟
همسرش می گوید"نمی دانی؟او مرده!!!!
مارتین می گوید:"کی؟؟"
همسرش جواب می دهد:"خدا"
مارتین با تعجب می پرسد:"این چه حرفی است که می زنی؟؟؟
همسرش می گوید:"اگر خدا نمرده است٬ پس چرا این قدر غمگینی؟؟؟؟؟"