هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

هرکجا محرم شدی

چشم از خیانت بازدار

ای بسا محرم

که با یک نقطه مجرم می شود

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب

امروز فکرم مشغوله...

پنجشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۱، ۰۷:۴۴ ب.ظ
قراره واسه یکی یه هدیه ای تدارک ببینیم اما بچه ها هنوز نفرستادن لوازمشو جز یکیشون. منم دارم کمی حرص میخورم میترسم به موقع آماده نشه ... (البته می دونم مشغله دارن کار دارن ولی کاش اینا رو زود میفرستادن که دیر نشه منم بتونم آماده کنم) فقط تونستم بخش خودم و اون دوست رو آماده کنم و یه کارای دیگشم کردم.

اوه، یکی دیگم یادم اومد ....

امیدوارم به خوبی و خوشی بگذره و خاطره خوبی بشه

------------------------------

امشب قراره با یه عده ای برم بیرون ....

فقط امیدوارم اگه تصمیم قطعی گرفتم که باهاشون برم خدا بخیر بگذرونه و همه چی بخوبی و خوشی بگذره و تموم بشه.

خدایا به امید تو

---------------------

یکی از پستهایی که قبلا از سر ترس نوشته بودم توی وبم و رمز دارشم کردم امروز خواستم طبق عادت که گاهی چک می کنم خاطراتو، برم یه نگاه بندازم دیدم رمزه مونده اما خود متنش پریده!!!! چرا آیا ؟؟؟ :-؟؟

از طرفی حیفم اومدو ناراحت شدم از طرفیم گفتم: چه میدونم، شاید باید پاک میشده و منم باید از ذهنم پاکش کنم و فراموش کنم.... ولی باز حیفم میاد یخورده. حیف شد :(

-------------------------

از وب چندتا از دوستان حس خوبی دریافت نکردم امروز که فکرمو مشغول کرده یخورده ...

نمیدونم چی شده ...

نمیدونم، یچیزی آزارشون داده حتما، شاید خسته شدن از قضاوتا، شاید دلگیرن، دلخورن، شاید این چیزی نبوده که میخاستن، شاید ... شاید... شاید... (امیدوارم من یکی از اونایی نباشم که قضاوت کردم و دلگیرشون -که بعید نیست کرده باشم- خدا کنه اگه منم جزوشونم منو ببخشن و حلالم کنن)

نمیدونم فقط می تونم بگم درکشون می کنم و قدری حق میدم بهشون. به هر حال امیدوارم که چیزی نباشه و اگه مشکلی هست زود برطرف بشه و اگه حس ناخوشایندی دارن زود روبراه بشه همه چیز. آمین

---------------------

خدایا بی قرارم، چیه این حس؟ کاری باید بکنم؟ از کسی باید عذر بخوام؟ کسی ازم ناراحته؟ چرا یه حس خاصی دارم؟ عذاب وجدان نیست، نمیخام کسی ازم ناراحت باشه، شایدم عذاب وجدانه، نمیدونم. نگرانم آروم نیستم. خدایا منو ببخش. بهم کمک کن بنده هاتم اگه ازم دلخوری داشتن یا دارن منو ببخشن. خدایا آرومم کن.

گاهی از کسانی عصبانی میشم و با عصبانیت باهاشون یا راجع بهشون حرف میزنم و راجع بهشون قضاوت می کنم. البته بی تقصیر نیستن اونام اما همینجا به سهم خودم از همشون عذر میخام امیدوارم که منو ببخشن و حلال کنن.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۴/۲۹
برگ سبز

نظرات  (۳)

کلهم باهات موافقم




کلهم عزیزیییی
ببین من همیشه به حرفت گوش میدم! قدر منو بدون :)) :دی
امیدوارم دیشب خوش گذشته باشه :)
در مورد بقیه قسمتها، حرف زیاده، اما این کلمه قضاوت و مشتقاتش بدجور رو اعصابه، نمیدونم چرا؟



مرسی که گوش میدی :دی
ممنون عزیزم. جات خالی بود. آسمونش خیلییییی خوب بود مدتها بود نرفته بودم اونجا و دلم لک زده بود براش، وقتی باز دیدمش گفتم خدایی هیچکدوم از آسمونهایی که دیدم به خوبی اینجا نبودن. کاش یه بار بیای بریم :)
یعنی چی؟ یعنی اذیتت می کنه عوضش کنم؟ یا نه کلا بحث قضاوت رو اعصابه؟
کلا قضاوت! اصلاً خسته شدم از دست این کلمه :(
همون بیخیال شدن و مثبت اندیشیدن رو ترجیح میدم! حالا بقیه بیان قضاوتم کنند مهم نیست ...




اوهوم. جدا منم خسته شدم. این سری هم زیاد شنیدم هم زیاد دیدم. :(
امیدوارم خودم دیگه قضاوت نابجا نکنم راجع به کسی، و دیگه از کسی قضاوت نابجا راجع بهم نبینم.
بی خیالیم حرفیه. موافقم باهات
بی خیال....
کاش بزاریم و بزارن ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی