در مکه دیدم ... - گوشزد
چهارشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۱، ۰۱:۵۶ ب.ظ
در مکّه دیدم ،
خدا چند سالی ست که از شهر ِ مکّه رفته ...
و انسانها به دور ِ خویش میگردند !
در مکّه دیدم ،
هیچ انسانی به فکر ِ فقـــیر ِ دوره گرد نیست !
دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان ِ خویش را بـــزُداید ،
غافل از اینکه آن دوره گرد ، خود ِ خدا بود !
در مکّه دیدم ، خدا نیست !
و چقدر باید دوباره راه ِ طولانی را طی کنم ،
و درهمان نماز ساده ی خویش ، تصور ِ خدا را در کمک به مردم جستجو کنم...
آری ؛
شاد کردن ِ دل ِ مردم ، همانا برتر از رفتن به مکّه ایست ،
که خدایی در آن نیست ...!
خدا چند سالی ست که از شهر ِ مکّه رفته ...
و انسانها به دور ِ خویش میگردند !
در مکّه دیدم ،
هیچ انسانی به فکر ِ فقـــیر ِ دوره گرد نیست !
دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان ِ خویش را بـــزُداید ،
غافل از اینکه آن دوره گرد ، خود ِ خدا بود !
در مکّه دیدم ، خدا نیست !
و چقدر باید دوباره راه ِ طولانی را طی کنم ،
و درهمان نماز ساده ی خویش ، تصور ِ خدا را در کمک به مردم جستجو کنم...
آری ؛
شاد کردن ِ دل ِ مردم ، همانا برتر از رفتن به مکّه ایست ،
که خدایی در آن نیست ...!
حسین پناهی
------------
بسیار زیبا بود. من که مکه نرفتم هنوز ولی این نوشته تاثیر زیادی بر دید آدم میزاره. امیدوارم که هممون در نهایت رو سفید باشیم پیش خدا
همینجام واسه همه اونایی که آرزوی این سفر رو دارن از جمله خودم، تحقق آرزومون رو از خداوند مهربان طلب می کنم
۹۱/۰۴/۰۷
کاش....