هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

هرکجا محرم شدی

چشم از خیانت بازدار

ای بسا محرم

که با یک نقطه مجرم می شود

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
باز پنجره های ملکوت به بهانه ی دیگر گشوده شد
و چه عاشقانه می سراید : این الرجبیون ؟
چه خدای عاشقی که گناه می خرد و بهشت می فروشد و ناز بنده می کشد




امشب شب آرزوهاست. شبی که خدا میخاد آرزوهای بنده هاشو برآورده کنه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۱ ، ۱۹:۴۴
برگ سبز
گاهی وقتا عجیییییب از وقت زیادی که واسه دیگران میزارم پشیمون میشم. یعنی به شدتتتتتتتتتت.

هم بخاطر اینکه می بینم لیاقتشو نداشتن، هم واسه اینکه می بینم موقعی که من نیاز دارم به وقت گذاشتنشون واسم، اونوقت جاخالی میدن و نیستن. اصلا اهمیتی نمیدن. راست می گن که باید دوستانو اینطور وقتا شناخت. 

-------

چرا ماها فقط عیب دیگرانو می بینیمو خودمونو نه؟!!!

واسه بعضیا غرورتو می شکنی و هرکاری می کنی که تقصیر کوچیکتو ببخشن که خودشونم مقصر بودن توش، اونم نه واسه اونا واسه اینکه ناراحتی یا دل چرکینی از تو تو دلشون نمونه، چون دوست نداری کسی از دستت ناراحت باشه، بعد طرف عوض اینکه ظرفیت داشته باشه و این بزرگواری تو رو ببینه خودشو هی بالاتر می بینه و عوض اینکه یک کلام بگه بخشیدم اونو که نمی گه هیچ، بعدم کلاس میزاره برات، اینجاست که میگی عجب غلطی کردم، میگی طرف لیاقت نداشت بهش بگی ببخشید اصلا، اونوقته که غرورت بر میگرده و میگی فدای سرم که نمی بخشی. اونوقته که لج آدم شروع میشه و اینجاست که لج کردن به حقه و باید لج کرد تا طرف حالیش بشه که نههههه خیییییر این خبرام نیست آقا/خانوم.

من اخلاقم اینطوریه کسی بهم محبت کنه بیشتر از محبتش واسش جبران می کنم کسی هم غرور خرج کنه 2 برابر غرور خرجش می کنم. 

اینجا هم یکی از جاهاییه که غرورمو حسابی خرج طرف می کنم که حالیش بشه غرور جوابش همینه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۵۷
برگ سبز
دوتا عکس رهاورد طبیعت گردی من و سفر به خارج از شهر

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۴۴
برگ سبز

خـــــدای من !

نـﮧ آטּ قدر خـــوبم که کمــــــکم کنی

نـﮧ آטּ قدر بـــــــدم که رهایـــــــــم کنــے

میاטּ ایـــــن دو گمم !

هم خود را و هــــم تو را آزار مـیدهم

هر چــﮧ قدر تــــلاش مـے کنم

نتوانستم آنــــے باشـم که تو خواســـتے

و هرگز دوســت ندارم آنـے باشم

کـــﮧتو رهایـــــــم کنـے...

آטּ قدر بـے تو تنهـــــا هستــم

که بے تو یعــنـے"هیـــچ"

یعنـــے پـــــوچ

خــــــدایا پـس هیــچ وقـت رهــایم نکن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۳:۵۲
برگ سبز
واسه من کی خیلی تاثیر گذار و زیبا بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۰:۵۸
برگ سبز
حالم خوب نیست.

دلم شدید گرفته. 

دلم بارونیه. بارونیِ بارونی.

دارم با گریه می نویسم.

خستم. از حرفها. از قضاوتها. از خودم.

می ترسم. از ....

خدایا مثل همیشه کمکم کن. مثل همیشه هوامو داشته باش. مثل همیشه تنهام نزار.

خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا. کمکم کن.

الهیییی و ربییییی من لی غیرک.

خدایا هیچ کس جز تو نمی فهمتم. هیچکی.

خدایا من فقط تو رو دارم. دستمو ول نکن. منو به حال خودم وانزار.

خدایااااااااااااااااااااااااااااا........................

دلم تنگه، سنگینه، سبکش کن. از گناها و آلودگیها و ناراحتیها پاکش کن.

گلومو باز کن از سنگینی بغضها. گلومو خوبش کن خدایا.

:((((((((((((

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۰:۴۳
برگ سبز
طرف از تبریز زنگ میزنه :

از همراه اول با شما تماس میگیرم. تمایل به خرید سیم کارت مشابهتون دارین؟

منم گفتم: نه

بعد صدای قطع شدن گوشی

----------------

اول فکر کردم یکی از دوستامه داره شوخی می کنه. کلی خندیدم آخه اولشم چون فکر کردم اونه با شوخی گفتم سلاااام خوبیییییی؟

بعد که ازش پرسیدم گفت نه من نبودم.

یعنی ملت اینقدر بیکارن خدایی؟ نمیدونم واقعی بود یا مزاحمت؟

هرچی بود خیلی مسخره بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۰:۱۲
برگ سبز

یه عکس امروز تو نت دیدم که خیلی حس عجیب و نازی داشت برام. یه جوری بود. حس خیلی خشگلی

داره واسم. شمام ببینین:


خیلییییی نازه.

دوست دارم بدونم حس شما چیه ازش؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۱:۰۶
برگ سبز
امروز کلاس فرانسه دارم. صبح پاشدم رفتم حیاط پیاده روی، همزمان خلاصه درس هم تمرین و حفظ میکردم. هم ورزش بود هم تمرین کلاس. خوب بود. هوا آفتابی و بهاری. یک پیاده روی آموزشی همراه با عطر گلهای محمدی.

بعدشم اومدم بقیه تمرینامو نوشتمو الانم به کارام دارم میرسم.

باید ساکم هم واسه مسافرت این هفته آماده کنم. امیدوارم مسافرت خوبی باشه و خوش بگذره

--------------------------------------------

دیشب فیلم حاضر محصول هندوستان رو دیدم. با بازی سلمان خان. خیلی با مزه و معنی دار بود. یه فیلم خونوادگی طنز و البته مفید که نکات فرهنگی آموزشی خوبی داشت(برعکس بیشتر فیلمها و سریال های طنز خودمون). پیشنهاد می کنم حتما ببینید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۰:۱۸
برگ سبز
شریعتی

بعضی ها می شوند دریا، بعضی ها می شوند کوزه های آبی که از دریا برایمان آب می آورند کوز های رنگین، به رنگ شعر و موسیقی و فیلم و عکس و مجسمه و نوشته و…
بعضی هامی شوند چشمه وبعضی ها می شوند کوزه هایی که …
بعضی ها رود و …
بعضی ها باران
و
.
.

و شریعتی از جنس باران های تند و کوبنده ی بیابانی بود ! از جنس دریاهایی که کنار کویر موج می زنند و از جنس چشمه هایی که زمزم می شوند تا برای همیشه از او آب برداریم برای ابد

----------------------------------------------

مادر

بگـــذارید سَـــر خستـــه اش را بَـــر شـــانـــه شمــــا بگــذارَد...

مــوهــــایَش را نَـــوازش کنیـــد ...

پیشــــانی اش را ببـــوسیـــــد ...

قــــربــــان صــــدقــــه اش بــــرَویـــد . . . .

" مــــادَر " را می گـــویَـــم !

گــــاهی هَــــم بَــــرای مــــادر ...

مــــادری کنیـــد...

به سلامتی همه مادرای دنیا

و مخصوصا مادر عزیزو بهتر از جون خودم



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۱ ، ۲۰:۱۲
برگ سبز