یزدیا از لحاظ عزاداری برای امام حسین همیشه معروف بودن، و عزاداریشون همیشه خاص و ستودنی بوده :)
حالا از اینکه توی ایران به این عزاداری چه دیدی هست بگذریم، میخام بگم واسه ما یزدیا هم حس نوستالژی خوبی رو به همراه داره، طوری که هیئات شهرهای دیگه مثل شهرو دیار خودمون به دلمون نمیشینه (البته مسلما ایراداتی هم داره که نمیشه از اونا هم چشم پوشی کرد اما خب بازم محسناتش می ارزه)
یزدیا در نقاط مختلف شهر و استانشون آداب و رسوم خاصی برای عزاردای ابا عبدالله دارن، که یکیش سینه زنی هست و من میخام حس و حال خودم و برداشتمو از این مراسم بگم:
من سبک هیئتهامونو خیلی دوست دارم، از بچگی تا حالا، حس ابهت و تاثیر زیادی روم داشته، این هماهنگی، همدلی (که از هر قشری، پیرو جوون، کوچیکو بزرگ، کنار هم می ایستنو سینه میزننو عزاداری می کنن)، سینه زنی، همخوانی و صدای کوبیدن بر سینه های ستبری که گاهی لرزه به تنت میشونه، سوز نوایی که برای امام حسین و 72 تن می خونن و همراهش سینه میزنن اشک بر چشمانت جاری می کنه، همه و همه احساس غرور خوبی بهت میده... (یادمه بچه که بودم این حس غرور و ابهت منم جوگیر میکردو هی ادای سینه زنا رو در می آوردم، خیلی هم دلم میخاست برم وسط هیئتشونو سینه بزنم D: )
حالا میخام تو این ماه عزاداری هر وقت فرصت شد یکی از نوحه های یزدی رو بزارم رو وبم و امروزم یدونه گذاشتم که می شنوین اونو
همه هیئتهامون خوبن و اصل نیت و یکدلی هست که برای سالار شهیدان خرج میشه (که هرچی خالصتر مقبولتر)، اما میون هیئات محله های یزد، چند هیئت هستن که از قدمت و اصالت بیشتری برخوردارن و همیشه نگاه مردم شهر من به اونا معطوفتر بوده و هست، یکی از اونا هیئت فهادان هست با نوحه خوانی اصلی خودش که آقای سعادتمند هستن و سالیان ساله که برای این هیئت میخونن و رهبری می کنن.
و نوحه ای که از وب من می شنوین یکی ازکارهای این هیئت هست
من این محله رو نمیشناسم، و چیز خاصی هم راجع بهشون نمیدونم اما نوحه های این هیئت از بچگی برام موندگار شدن و هنوزم که هنوزه بعضیاشونو حفظم... :)
------------------------
یکی دیگه از نوحه های قدیمی این هیئت رو گذاشتم که یادآور کودکیمه :)