هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

هرکجا محرم شدی

چشم از خیانت بازدار

ای بسا محرم

که با یک نقطه مجرم می شود

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب

پیشنهاد استاد ...

 

رفتن به بازدیدی ... نمی دونم اسمش چی بزارم بهتره بگم بیشتر تلنگر روحی برای خودمون بود 

 

دهن روزه ...

 

در عین غم تلاش کنی شاد باشی ...

 

اما خودت باشی و بخای لبخندی بشونی ...

 

و بازم یه امای دیگه که با برخی خصلتهای خودت هم بجنگی ...

 

 

 

دیدن پدر بزرگها و مادر بزرگهای سالمند اونم تو خونه سالمندان حس خاصی داشت و سرشار از تلنگری که بهت میگه حواستو جمع کن و امیدی نبند چون ممکنه تو رو هم یه روز بیارن بزارنت اینجا 

دیدن بچه های معلول ذهنی بازم تلنگری میشه برات که بگی خدایا شکرت خدایا ببخشمون که ناشکری می کنیم خدا جونم به دل نگیر

و این حس یه حس مشترک بین هممون، همه اون جمع کوچیکی که رفتیم، دو استاد و چند دانشجو و منو همکلاسیهام تازه واردین این جمع دوست داشتنی بودیم 

 

*اول صبح خیلی سختم شد بابت روزه داشتم اذیت میشدمو فکر نمی کردم دووم بیارم اما شکر خدا خودش بهم کمک کردو تونستم بکشم اونم با همه پیاده رویهاش تو ظل آفتاب و حتی دویدنش :))

ایشالله توفیق روزه شو امسال با وجود همه سختی و گرماش بازم بهمون بده و بتونیم بگیریم (خدایا امسال خیل سخته اما هم توفیقشو بهمون بده هم کمکمون کن خیلیییی)

 

جالب بود بعضی مادر بزرگهای اونجا با اون سنشون روزه گرفته بودن 

الهیییی

 

نمیدونم چی بگم کلا روز خوبی بود اما اون تلنگره از چند جهت بهت وارد میشد:

1- به دنیا و آدماش امید نبند حتی پاره های تنت 

2- ناشکری نکن همین که تنت سالمه باید خیلی خیلی ممنون خدا باشی

3- قضاوت نکن (هرکسی خصلتی داره یکی می تونه بیاد نزدیکو بچه ی معلول ذهنی رو در آغوش بگیره و ببوسه یکی هم نمی تونه، اما نتونستنش حتما دلیلی بر افاده ای و مغرور بودنش نیست فقط و فقط باید جای طرف باشی و شرایط اون لحظه روحیشو درک کنی که بتونی نظر بدی ...) 

 

 

خدایا شکرت خدایا کمکمون کن که محبتهای والدینمون رو یادمون نره و بی معرفت نشیم خدایاااااا شکرت 

به همشون کمک کن مخصوصا اونی که آزادی رو میخاست 

هر کدومشون التماس دعا داشتن حاجتشونو بده 

 

نمیدونم دیگه فرصت بشه و توفیق این تلنگرات رو داشته باشم یا نه اما بابت امروز شکرت خدا جونم 

 

 

--------------

پ.ن: اونایی که از این سالمندان و معلولین نگه داری می کنن حتی کارکنان بهزیستی که مرتبط با مددجوهای مختلف سر و کار دارن با مشکلات متعدد، واقعا باید روحیه فولادی داشته باشن که تحمل انرژی های منفی این محیطها و خستگیهاشو داشته باشن، که خب آدمیزاده و اصلا اینطوری نیست پس به مشاورین و روانشناسانی احتیاج دارن که بتونن روحیه اونا رو هر از گاهی شارژ کنن و متاسفانه تو کشور ما فک نکنم این مورد پیش بینی بشه ...

واقعا سخته این شرایط و واقعا باید بهشون خسته نباشید گفت، اونا هم به محبت و توجه نیاز دارن اگر یوقتی سر زدید به هر دو طرف توجه کنید خواهشا... 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۲۳
برگ سبز

نمیدونم بعضی آدمها از خسّتوشنه یا از بی غرضی یا نا آگاهی یا حتی از بدجنسی و طعنه کنایه ...

نمیدونم

دیروز یکی از همکارا زنگ زد کار داشت :

من: سلااام

به به چه عجب یادی از ما کردین؟ 

چی شده؟

خوبین ؟ خوشین؟ سلامتین؟

روزتونم مبارک

اون: 

ممنون مرسی لطف دارین

ببخشید که ما نمی تونیم به شما تبریک بگیم (هه) 

 

من:

تو دلم :| 

رو لبم : پورخند 

رو زبونم : خواهش می کنم :)

 

بعد از قطع تلفن با خودم :

خب که چی حالا؟ حالا اگه می گفتی ازت کم میشد؟ الان گفتن این حرف چه معنایی داشت؟ اصن نمی گفتی این جمله رو تبریکم نمی گفتی و تشکر می کردی، چی میشد مگه؟ 

فک کننن، الان که همه خانومها اعم از دختر و خانوم و مادر این روز عزیز رو به هم تبریک می گن، اونوقت ایشون اینطوری برگرده بگه ....!!!

هرچند واسه م مهم نیست اصن و واکنشم فقط یه پوزخند بود و به دل نگرفتم اما تفکرات و برخورد اینطوری آدمو به فکر وامیداره که خدایا چرا اینقدر سطخ فکر ملت پایینه یا پایین اومده؟! چرا همه برخوردا شده پر دادن و تکبر و به چیزایی نازیدن که ارزش واقعی اونا نیستن؟؟ چرا انسانیت و مهربونی جاشو داده به زرنگی و نتونم ببینی؟ جاشو داده به پز دادن و عقده ها رو واسه کسی خالی کردن؟ چرا نباید احساس آرامش کنی تو برخوردت با آدمها اونم کسایی که سعی کردی برخوردت باهاشون همیشه دوستانه باشه؟!!!

 

نمیدونم بخدا

ولی مهم نیست در عوض اونور قضیه هم خدا بهم نشون داد، اینقدر از دوست و آشنا تبریک دریافت کردم حتی از آقایون همکاری که واقعا محترم هستن و جایگاه استادی و برادر بزرگتری برام دارن (حتی فکرشم نمی کردم به یادم باشن) که این برخوردا و حرفهای نابجا واقعا ناچیز و گم بود توشون .... و همه ی اینا در حالی بود که من تو این روز از هیچکس انتظاری برای تبریک و یادی کردن نداشتم ....

 

خداجونم شکرت واقعا :)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۱۶
برگ سبز

 

 

تقدیم به تمام بانوان ایران زمین :

 

ﺯﻥ ﺍﮔﺮ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﻣﯿﺸﺪ   ﺣﺘﻤﺎ " ﻃﺎﻭﻭﺱ " ﺑﻮﺩ ..  

 

ﺍﮔﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﺣﺘﻤﺎ " ﺁﻫﻮ " ﺑﻮﺩ ..

 

ﺍﮔﺮﺣﺸﺮﻩ ﺑﻮﺩ ﺣﺘﻤﺎ " ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ " ﺑﻮﺩ ..  

 

ﺍﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪ ..

 

ﺗﺎ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻋﺸﻖ ..

 

ﺯﻥ ﭼﻨﺎﻥ  ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﻋﺪﻩ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ  ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻣﺆﻣﻦ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ....

 

ﺯﻥ ﺑﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳﺘﺮﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺣﺪﯼ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮔﻞ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺍﺿﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﻦ  ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ..  

 

ﭘﺲ ﺍﯼ ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺵ ....

 

ﺯﻥ ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﭼـﭗ ﺗﻮ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﻗﻠﺒﺖ ﺳﺎﺧﺘﻪ  ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻠﺒﺖ ﺟﺎ ﺩﻫﯽ ..

 

ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﺍﺳﺖ ...

 

ﺯﻥ ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﻣﯽﮔﺸﺎﯾﺪ ..

 

ﺩﺭﺟﻮﺍﻧﯽ ﺩﯾﻦ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ ..

 

ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯼ ﺍﻭﺳﺖ .. ﻗﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ!  

 

------

گفت :
من مادرت هستم که بهشت در دستان من بود.
گفتم :
پس چرا الان زیر پای توست ؟
گفت :
آن را زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم ....

 

------

سیمین دانشور:

 

من زن خلق شدم... 

 

نه برای درحسرت یک بوسه ماندن...برای خلق بوسه ای ازجنس آرامش...

 

من زن نشدم که همخواب آدمهای بیخواب شوم...،زن شدم که برای خواب کسی رویا شوم...


من زن نشدم که درتنهایی ام حسرت آغوشی عاشقانه را داشته باشم... زن شدم... تا اغوشی درتنهایی عشقم باشم...

 

به افتخار شما و من.....


روز زن مبارک....

 

 

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۳۹
برگ سبز

سلام 

 

حتما واسه شما هم پیش اومده که بخاین واسه عزیزتون کادو بخرین اما هرچی فکر کنین به نتیجه ای نرسین...

هی پرس و جو کنین، حتی گزینه های پیشنهادی بقیه رو بپرسین و حتی توی نت سرچ کنین که چی بخرین براش که برق ذوق و خوشحالی رو توی چشماش ببینینو از دیدنش خودتون لذت ببرین 

حالا وقتی اون عزیز مادر آدم باشه که دیگه قضیه سختتر میشه چون از ته دلت میخای خوشحالش کنی و یه چیزی براش بگیری که اون لبخنده، اون ذوق و برق شادیه روحتو جلا میده ...

وقتی دلت اینو میخاد و هم اینکه نمیخای تکراری هم باشه اونوقت بیشتر ذهنت درگیر میشه که چییی بگیری

امسال وقتی از روی غافلگیری واسه مامان عیدی گرفتم اونم کتابهایی که میدونستم موضوعشو دوست داره (کلا مامان کتابخونه برعکس ما laughcheeky) و دیدم برق ذوقو تو چشاش خیلی حس خوبی داشتم خودم، دلم میخاست واسه روز مادر هم یه چیزی براش بگیرم که تکراری نباشه، لوازم منزل نباشه (بقول یکی از دوستان جهیزیه که نمیخایم بخریم ...البته اگه یه وسیله منزل باشه که بهش نیاز دارن چرا که نه، ولی دلم باهاش نبود)، پوشاک موشاکم که تازه گرفته بود، مونده بودم چی بخرم که جدید باشه و دوست داشته باشه، خلاصه هرچی گشتم اونی که میخاستم پیدا نکردم، یا گرون بودن و به بودجه من نمیخوردن یا مورد نیاز نبودن یا اشتیاقی از طرف مامان توش نبود به نظرم، پیشنهادات دوستان هم پسندم نبود آخرش دیگه نا امید شده بودمو با خودم گفتم بازم احتمالا یه چیز تکراری باس بخرم  حتی دو سه بارم از خود مامان پرسیدم مامان چی دوس داری گفت هیچی و آخرشم قرار شد فکر کنه بگه که نگفت  ...

تا اینکه زد و هفته پیش رفتیم نمایشگاه گل، همینطوری که داشتیم چرخ میزدیم یه غرفه دیدیم که تابلوهای گل نقره داشت تو سایزهای مختلف گلهای تک نقره هم داشت به خواهرم گفتم بگیریم واسه مامان گفت نه، گل تک هم که خیلی کم و کوچیکه ولی از مامان که پرسیدم دیدم بی میل نیست و ته چهرش خوشش اومده، خلاصه رد شدیمو نگرفتیم بعد همونجا با خودم گفتم یه گل سینه نقره ای چیزی میگیرم واسه مامان، فرداش اومدم سرچ کردم توی نت که قیمتشو ببینم چنده و اینکه خرید اینترنتیش پیدا میشه که هم تابلو نشم واسه خریدش هم راحتتر باشه ... 

خلاصه، گشتمو گشتمو گشتم تا یه سایت جواهرآلات نقره پیدا کردم اتفاقی و اسمشو که دیدم دوتا تصور داشتم یا الکی هستن یا اگه اصل باشن خیلی گرونن، القصه نشستم تماشا و رنج قیمتی رو هم که میخاستم زدم بعد دیدم نهههه خداییش خیلی چیزای خشگلی داره حتی مدلهایی که قبلا دیده بودم مامان با دیدنشون چشاش میخنده هم پیدا کردم (همون مدل نقره هایی که انگار عتیقه هستن و یه رنگ مسی هم قاطیشون داره) بعد با دیدن قیمتاشون تعجب کردم آخه تو ذهنم بود که این نوع مدلها رو هربار از مغازه ها پرسیده بودیم قیمت بالا و گرون بنظرمون رسیده بودن !! پس تعجب و تردید کردم اما هرچی بیشتر سایتها و مشخصات و سنگها رو چک کردم  و در مورد ضمانت و گارانتیهاش خوندم دلم قرص تر شد و یکیشو واسه مامان خریدم، اما همون حین به این فک می کردم که چقدر ارزشمنده برای کادو دادن، هم سنگهاش اثرات خوبی داره هم از نظر مذهبی توصیه شده ست هم یه کادوی خوب حساب میشه برای عزیزت چه پدر مادر چه همسر چه فرزند یا حتی دوستی عزیز و حتی برای خودت wink

جالبیش اینه که از نظر اطلاعات و آگاهی هم خوب کار کرده و تمام خواصشون و مشخصات نقره و سنگها و کلا جواهر رو به بازدید کننده میده یعنی حتی اگه خرید نکنی میتونی اطلاعات خوبی بدست بیاری، امکانات جالبی هم داشت از جمله پست رایگان و حراجی و حتی کالاهای لوکس، نقش انگشتری ائمه، وبلاگ با مطالب خوب، حکاکی اسم و دعایی که میخاین ، صدور شناسنامه جواهرات در صورت تمایل و  ...

 

خلاصه که این بود ماجرای خرید هدیه روز مادر و تقریبا مطمئنم که مامان دوسش خواهد داشت (ایشالله) و باز اون لبخند و برق ذوق و حس خوب رو بازم تجریه می کنم به امید خدا  ....

 

خدایا همه سایه همه پدر مادرها رو سر بچه هاشون همیشه صحیح و سالم و تندرست نگه دار واسه منم همینطور heart این نعمت بزرگت رو از هیچ کس نگیر به حق علی (ع) و اولادشون ... آمییییین heart

 

راستی (طبق معمول روند ذاتی بنده که کلا از هرچی ذوق کنم و یا یادبگیرم ناخودآگاه دلم میخاد به دیگران هم پیشنهاد بدم و منتقل کنم) چون الان حس خوبی دارم و با وجود مشکل پسندی از انتخاب و خریدم راضیم خواستم این تجربه رو با خوانندگانم شریک بشم و بگم اگه توی انتخاب هدیه برای عزیزانتون موندین و نمیدونین چی بخرین میتونین این گزینه رو انتخاب کنین (یا سورپرایزش کنین یا با انتخاب خودش براش بخرین) چون به نظرم واقعا گزینه ی خوب با تنوع قیمت خوب برای توانهای مالی مختلف هست ... smiley *

 

موفق باشید yes و ...

پیشاپیش روز زن رو به همه بانوان سرزمین عزیزم تبریک عرض می کنم از جمله مادر مهربان خودم که عشق و زندگی منهheartkiss

 

اینم لینکش با چند تا عکس انتخابی :

 

*لینک*

 

 

 

 

 

 

 

------------------

 

پ.ن:

1 راستی اونایی که مجله خانواده سبز می خونن زیاد تبلیغشو دیدن

2 به فروخته شده هاشم یه نگاه بندازین، و البته حتما امکانات دیگه شم چک کنید جالبن به نظرمwink

3 اگر شما هم مثل من به این نتیجه رسیدید که خرید کنید، بخاطر لینک بالا و کد داخل فرم یه تخفیف هم بهتون تعلق میگیره (البته اگه دلتون تخفیف خواست اگه نه که فبها المراد wink)

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۰۴
برگ سبز

دلم خیلی پره و گرفته، دلم تنگه  (بهتره بگم بیشتر بود تا هست)

 

صبرم کم شده... میدونم 

 

امروز حالم خوش نبود و هی گله کردم پیشت 

 

هی غر زدم، طلبکاری کردم 

 

از فکر و خیال خوابم نبرد

 

اما تو هم بزرگی کردی و چندبار بهم نشونه دادی

 

حرف زدی باهام 

 

خواستی آرومم کنی و امیدواری بدی بهم ....

 

حالا خدا رو شکر خیلی بهتر از صبحم 

 

دیگه کمتر بهش فکر می کنم اما بازم ته دلم غمه 

 

با این حال باز به خودم نهیب میزنمو میگم بازم بگو:

 

خدایا شکرت، خداجون شکرت، قربونت برم ... شکرت به خاطر هرچه دادی و ندادی، شکرت، الحمدلله رب العالمین بی نهایت شکرت ...

 

من از تو طلبی ندارم، هرچه هست بدهی من و امثال من به توئه، همه اینا رو میدونم و اعتراف می کنم که خیلی بدم اما تو به پای نا شکری نزار، گله ها و حرفهامو بشنو که فقط تویی که با همه ی غر زدنامون و بدیهامون بازم بهترینی برای درک کردن بنده هات و فهمیدنشون، پس خودت منو دریاب و کمکم کن، خودت منو ببخش و بازم باهام حرف بزن، بهم بگو و دلمو قرص کن ... خدایا شکرت خیلی خیلی شکرت ... هرچقدر شکرتو بگم بازم کمه ... میدونم ... بی نهایت شکرت .........................................................................

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۳۸
برگ سبز
دقت کردین از وقتی وایبر و واتس اپ و امثالهم اومده همه تلاش می کنن اینا رو داشته باشن و هی به هم میگیم بیا وایبر اونجا حرف بزنیم یا اون یکی، اما وقتی همه نصب می کنن و در دسترس میشن نهایت همون هفته اول حرف میزنیمو تموم میشه، بعدم عادی و هیچ فرقی با قبل نداره .... 
 

قبلش از در دسترس نبودن دیگری و کجایی و نیستی و غیره می نالیدیم ولی الان عملا هر روز در دسترسیم و تقریبا روزی یه بار با گوشیهای هوشمندمون!! آن میشیم اما حرفی برای گفتن نداریم ....

 

دیگه تلفن زدنها و سراغ گرفتنها و حتی برای بعضی اس ام اس زدنها هم به تاریخ پیوست، دقیقا به دلیل همین در دسترس بودن زیاد ..... پس نتیجه میگیریم که خیلی هم نباید در دسترس بود نه؟!! 

 

خدا آخر عاقبتمون رو بخیر گردونه .... نمیدونم باید از مخترعین تلفن تاااااا همین تکنولوژیهای اخیر متشکر بود یا  ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۱۱
برگ سبز

شده یه حسی داشته باشی ولی نتونی توضیحش بدی؟

 

شده حستون بد باشه اما خودتونم نتونین چراییش رو توضیح بدین؟

 

شده یهو توی یه دوستی یه لحظه، یک آن بر اثر یه اتفاق شاید خیلی کوچیک که بخودی خودش شاید اهمیتی هم نداشته باشه، به خودتون بیاین و تمام تلخیها یادتون بیاد و کلاهتونو قاضی کنین ببینین دیگه نمی کشین و حس بریدن بهتون دست بده؟ حسی که همه حسها و دوستیها براتون تموم بشه؟ 

 

تا حالا تجربه ش کردین؟! اگه آره، اون لحظه چیکار کردین؟! واکنشتون چیه؟! 

 

(اینم بگم که من تجربه ش رو دارم و اون لحظه تصمیمم رو گرفتم و به چندتا دوستی پایان دادم و بریدم، و بریدن من و امثال من هم یعنی بریییییدننن... چون توی دوستی از محبت و کارهایی که از دستمون بر میاد کم نمیزاریم واسه همین اگه طرف حالیش نباشه و اونو از وظایف ما بدونه و یا خدای نکرده کاری کنه که نباید، اونوقته که می بریم ازش و تموم، حتی به کوچکترین چیزی .... نمیدونم درسته یا غلط اما خب هست و حسشم هست وقتی بد بشه و این حس بد یه پشتوانه ی چندین ساله داشته باشه و نفعی تو ادامه ش نباشه اونوقته که ترجیح میدی تموم شه تا هر دو طرف راحت باشن و تو هم سبک شی )

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۰۶
برگ سبز

 

اندر حکایت مقدس کردن آدمی، بعضیهامان تا جایی پیش می رویم که کم مانده یک علیه السلام به وی چسبانده، در

 

برابرش سجده کنیم ..

 

تا این حدددد 

 

خدایا خداوندا عقلی مضاعف عطا فرما به بندگانت 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۰۶
برگ سبز

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۳۹
برگ سبز

آدم نمیدونه چی بگه

وقتی بچه دو ساله ی فامیل رو میبینی که چطوری با اون انگشتای کوچولو و ظریف و نازش مثل آدم بزرگا با موبایل لمسی باباش کار می کنه و جای نرم افزارها و آهنگهایی که میخاد رو بلده (تازه بقول مامان باباش جاهایی رو میره و چیزهایی رو باز می کنه که خودشونم نمیدونن چیه!!) ، نمیدونی از هوش و تیز بودن این بچه و بچه های این دور زمون ذوق کنی و دلت غنج بره یا تاسف بخوری بخاطر اینکه فردای این بچه ها بدون بازیهای کودکانه ی بیرون از خونه که ماها تو بچگیمون تجربه ش کردیمو بچگی کردیم و سرگرم شدن با تبلت و اینترنت و موبایل چه خواهد بود ؟!!!

 

دیگه از کل بازیها، بالا بلندیها، گرگم به هوا، تیله بازی، یه قل دو قل، قایم باشک، طناب بازی، عروسک بازی، خاله بازی و معلم و دکتر بازی، هفت سنگ، الک و دولک ، گل کوچیک، کشتی، اوووووه کلی بازیهای باحال دیگه ای که داشتیم ، دیگه از اینا اثری می مونه واسشون؟!!!!

 

خدایا آینده ی این بچه ها چی میشه؟!! 

نمیدونم والا، کاش میشد یه چوب جادویی یا چراغ جادو داشتیم و جلوی سرعت این پیشرفتها رو می گرفتیم ... چه آرزوی بیخودی، معلومه که نمیشه و نمی تونیم .... :(

تنها کاری که می تونیم بکنیم اینه که تلاش کنیم در کنار این سرعت و پیشرفت تکنولوژی، بچه هامون رو با اعتقاد و باور درست و سالم، با محبت و عشق خونواده و بالاتر از همش با یاد خدا پرورش بدیم، یاد خداست که آینده ی بچه ها رو بیمه می کنه... 

 

خدایی کار پدر مادرهای الان خیلی سختتر از قدیمه، چون بچه های قدیم اینقدر در هجمه اینهمه اطلاعات و مطلب و سرعت تکنولوژی نبودن و اینقدر آسون در دسترسشون نبود، حضرت علی (ع) هم گفتن باید با زمانه پیش رفت، پس نمیشه جلوی بچه ها رو گرفت و از امکانات محرومشون کرد چون هرچی بسته تر باشن اونوقت میرن بیرون جای دیگه پیداش می کنن، پس بقول یکی جلوی چشممون باشن و امکانات در دسترسشون باشه بهتر از بیرونه، اما باید مدیریت کرد و کنترل شده (محسوس یا نامحسوس) در دسترسشون قرار داد ....

 

الغرض که تربیت و بزرگ کردن بچه های الان به مراتب سختتر از قبله ، در نتیجه پدر مادرها هم باید بروز و آپدیت کنن خودشونو تا بتونن بهتر و سالمتر آینده های بچه ها رو تضمین کنن ...

و کااااش در کنار همه این امکانات از محبت و عشقشون به بچه ها کم نزارن و فقط دنبال آب و نون جسمیشون نباشن و فکر کنن کافیه  ...

 

خدایا به همه پدر مادرهای این زمونه کمک کن همونطور که به پدر مادرهای ما کمک کردی تا بچه های خوب و سالمی تربیت کنن و یاد خودت رو در زندگی و تک تک لحظه هاشون (مون) جاری کن بحق عزیزانت ... آمین

 

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۱۳
برگ سبز