هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

هرکجا محرم شدی

چشم از خیانت بازدار

ای بسا محرم

که با یک نقطه مجرم می شود

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب

۱۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است


نوشته ای زیبا در گروه اینترنتی رهروان ولایت :


دیشب به خبری فکر می کردم که چند سال پیش اتفاق افتاد.

وقتی سونامی بزرگی در کشور اندونزی اتفاق افتاد، یکی از بازماندگان این حادثه پیراهن چلسی بر تن داشت.

پیراهنی  که بر روی آن شماره و نام بازیکن مورد علاقه ی او ثبت شده بود.

بازیکن به صورت اتفاقی پیراهن خود را بر تن این کودک می بیند.

او به کشور اندونزی به دیدار این کودک می رود و هزینه ی تحصیل او را متقبل می شود!

در این خبر نه به عظمت سونامی فکر می کردم و نه ارزش کاری که این بازیکن فوتبال انجام داد.

به این فکر می کردم که آیا حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در روز قیامت، از کسانی که لباس ایشان را بر تن داشتند، شفاعت نمی کند؟

کسانی که حاضر شدند متلک بشنود، نگاه سنگین مردم را تحمل کنند ولی پوشش فاطمه ی زهرا (درود خدا بر او باد) را کنار نگذارند.
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۰۷:۳۷
برگ سبز



میلاد حضرت معصومه (س) و روز دختر رو به همه دوستان و

علی الخصوص دخملای خشگل تبریک عرض می کنم

***عیدتون مبارک***
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۲ ، ۰۵:۴۶
برگ سبز
ندیدم شهی در دل آرایی تو
به قربان اخلاق مولایی تو

تو خورشیدی و ذره پرور ترینی
فدای سجایای زهرایی تو

نداری به کویت ز من بی نواتر
ندیدم کریمی به طاهایی تو

نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو

نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو

نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو

نداری اسیری به شیدایی من
ندیدم کسی را به آقایی تو

امید غریبان تنها کجایی؟
چراغ سر قبر زهرا کجایی؟

تجلی طه، گل اشک مولا، دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم

گرفتار گودال خونین، دل افکار غم های زینب، سیه پوش قاسم

عزادار اکبر گل باغ لیلا، پریشان دست علم گیر سقا

نفس های سجاد، نواهای باقر، دعاهای صادق

کس بی کسی های شب های کاظم

حبیب رضا و انیس غریب جواد الائمه

تمنای هادی، عزیز دل عسکری، پس نگارا بفرما کجایی؟

دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد

وضو و اذان و نماز و قنوتم
بدون ولایت بهایی ندارد

دلی که نشد خانه ی یاس نرگس
خراب است و ویران صفایی ندارد

بیا تا جوانم  بده رخ نشانم

که این زندگانی وفایی ندارد



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۳۰
برگ سبز

دیدین یوقتایی یکی غمو غصه ای داره و باید فراموشش کنه ولی بعضیا به طرق مختلف هی یاداوری میکنن و نمیزارن؟!

مثل مرگ*

وقتی یکی میمیره روایت داریم (فک کنم) که اگه مدتی گذشت نباید حتی تسلیت بگی چون یاداوریش داغ داغدیده رو تازه میکنه بزارید بگذره وسرد بشه براش ....

وقتی مرگی اتفاق میفته با یاداوریش داغ طرف رو تازه نکنیم براش

بزاریم فراموش کنه بهش کمک کنیم نه که زالو صفتانه مرتب با عناوین مختلف بیادش بیاریم

بعضیا بدجور انرژی منفین و خواسته یا ناخواسته بتازه موندن داغ مرگ کمک می کنن

البته طبیعیه که داغدار تا مدتی به این مصیبت چسبیده و سراسر منفیه و یاداوری میکنه بخودش اما از یزمانی ببعد زمان بسرد شدن داغ کمک میکنه و جز در موارد استثنایی که طرف خودش نمیخاد,  روند فراموشی اتفاق میفته و اینجاست که دیگه نباید یاداوری کرد

پس وقتی یکی رو که مرگی توی زندگی براش اتفاق افتاده مخصوصا نزدیک, بعد از مدتها دیدیم راجع بهش نپرسیم و جویا نشیم تا غمو غصش مجددا احیا نشه


* این مرگ هم میتونه مرگ شخص باشه هم مرگ رابطه مثل عشق,دوستی, و ...(در مورد اخر هم هی براش خبر نیاریم ببریم که میشیم مصداق همون زالوی انرژی و ماهیگیر از اب گل الود. بزاریم هضم این مرگ راحتتر باشه واسش نه با زجر)


پ.ن:

دیدم زیاد که میگم، اونم در هر دو مورد... و هممون ممکنه اینکارو خواسته یا ناخواسته انجام بدیم

خدایا کمکم کن که باعث آرامش باشم نه باعث ناراحتی و زجر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۰۰
برگ سبز


اینم یه بستر برای جشن تولد D:

تشریف بیاریـــــــــــــــــــــد !

دست خالی نه ها

هرکی یه چیزی بیاره همراه خودش

عکس، جمله، کلمه، شعر، قصه، پند، آرزو، دعا

قر، آهنگ ...

حتی شیرینی
... (فرشته تو که دست پختت خوبه سفارش میگیری عکس تحویل میدی یکی واسه من بپز :* بعد خودت با خانواده نوش جان کن ثوابش برسه به روح من :)) )

خلاصه هرچی دلتون خواست

کی میاد وسط حالا؟! D:



پ.ن: یکی گفت چرا اینجا پستی واسه تبریک تولد نداره منم گفتم اوکی فراهم می کنییییم :دی
خلاصه اینم بستر که البته بیشتر واسه دور هم بودن و شادی با دوستان خوبمه.   تشریف بیارید :دی

راستی چه اشکالی داره آدم واسه خودش جشن تولد بگیره؟! به خودش کادو بده؟! حتی به خودش تبریک بگه؟!
هیچی، خیلیم خوبه، دیدم بعضیا رو که اینطورین، ایده ی خوبیه که منم خواستم امتحانش کنم :دی
فعلا که حس با نمک و کودکانه و خوبیه :دی
آدم شیطونیش گل میکنه :))

********************

فرداش نوشتD: :

- دیروز گوگلم واسم جشن گرفته بود و بهم تبریک گفته بود :)) ندیده بودم تا حال :



- دیشبم تو  رصد خلوت و خودمونیمون با بچه ها یکی از دوستان بهم یه کتاب هدیه داد که نمیدونم میخونمش یا نه، و کی فرصت و حسش باشه، اما ازش خیلی ممنونم ، خیلیم جای همگیتون خالی بود و خوش گذشت :)


*از همه دوستای گل و عزیزم ممنونم
همتونو دوستون دارم خوشحالم که دوستای خوبی مثل شما عزیزان دارم
خدا واسه من نگهتون داره ایشالا :قلب
از همه اونایی که تبریک گفتن به روشهای مختلف، اینجا، بیرون از اینجا، اس ام اس، عکس، وب خودشون، ایمیل، همه و همه تشکر
از تک تکتون ممنون، تشکر بابت مهربونیا و محبتتون
دوستتون دارم :قلب :گل
۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۳۷
برگ سبز
فوق قبول شدمممممممم :دی :Pخدایا شکرت

اما استرسش داره شروع میشه واسم

اونم بعد از کلی سال دوری از دانشگاه

نمیدونم چی کار باید کرد مثل اونایی که گیج و منگن شدم:))

خدایا تا اینجاشو خودت خواستیو کمک کردی اگه به صلاحته باقیشم کمکم کن :* :قلب


----

این دو سه روزه دو سه تا اتفاق و نشونه های خوب واسم افتاده و اومده که باعث آرامشم شده :)

خدایا شکرت واقعا


-----

آقای پدر یا همون بابایی !

اینم یه اتفاق خوب و یکی از روزهای خوب زندگی بنده :پی

آها امروز یه اتفاق خوب دیگه هم بود

فاینال بچه ها رو که گرفتم از اینکه به عنوان معلمشون ازم راضی بودن و دوسم داشتن و میخاستن ترم بعد هم معلمشون باشمو اصرار می کردم خوشحال شدم

مخصوصا کلاس نینیام یعنی تاینیها(خردسالان) که خیلی هم حساسه و ادا و نق نق دارن، اول ترم هی نق میزدن که تیچر قبلیشونو میخان حتی ماماناشونم نگران بودن اما حالا آخر ترم که شد و امروز که امتحان آخر رو دادن ماماناشون میگفتن که بچه هامون میخان شما باشین، یکیشون که اول ترم میگفت بچه م میاد خونه گریه میکنه میگه میس رویا رو میخام حالا امروز میگفت همین که اول ترم اونو میگفت حالا میگه اگه تیچر خودمون نباشه من دیگه کلاس زبان نمیرم و میخاد شما باشین :))

حس خوبیه خلاصه، اینکه کارت نتیجه بده و رضایت مخاطب رو در نهایت داشته باشی و دوستت داشته باشن حس شیرینه :)

خدایا شکرت

اینا همش از توئه همه ی همش، من هیچم هیچ هیچ هیچ

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۰۲:۱۴
برگ سبز
چه حسی داری وقتی به خاطر واسطه ای با لینکی مواجه میشی که ... ؟!

اونم وقتی که انتظارشو نداشتی و تو شرایطی هستی که دلت دنبال نشونه ست و یا حتی تایید چیزی ...

اونوقت وقتی تصاویرشو میبینی دل و حست یه طوریشون میشه

اونوقت چی؟! چی تو ذهنت میگذره؟!

.

.

.

.

.

میگین چه لینکی؟!

باشه

شمام ببینینش و بعدش اگه دلتون خواست حستونو بهم بگین ببینم شبیه حس من بود یا نه

تیتر پیشنهادی شما درباره ی این تصاویر چیست؟


راستی اگه تیتری هم بذهنتون رسید پیشنهاد بدید توی لینکه، من که چیزی به ذهنم نرسید ولی حس عجیبی داشتن این عکسا برام

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۱۱
برگ سبز


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۰۳
برگ سبز
*بالاخره کاری که باید می کردمو کردم

استعفا دادم خلااااص

آخییییش راحت شدم :دی

دیگه خسته بودم و حوصله ی حواشی مدیریتی و مسئولیت رو نداشتم مخصوصا که ...

بگذریم (یه سری حرفها رو باید گذاشت توی صندوقچه اسرار، خدا شاهده و ناظر همین بسه)

چندین دلیل واسه استعفا داشتم که فقط دوتای مهم و شخصیشو گفتم

اما مهم اینه که راضیم از تصمیمم و حالا احساس راحتی می کنم دیگه بس بس بود

ولی یه چیزای این اتفاق خنده دار بود واقعا :)) =)) [علامت سر تکان دادن به نشانه تاسف]

خدایا شکرت


______________________________________


*خدایا

نعمت خجالت کشیدن از بعضی کارها رو ازمون نگیر که یادمون باشه که بعضی وقتا "خجالت هم خوب چیزیه"


۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۱۰
برگ سبز