هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

هرکجا محرم شدی

چشم از خیانت بازدار

ای بسا محرم

که با یک نقطه مجرم می شود

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب

۱۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

 

 

heart مـــادر heart
راسـتـش را بــگـو
زمـانـی کـه مـرا آبـستــــن بـودی چـقـدر لیلـــی و مـجـنون خـوانـده ای، 

کـه قـلـبـم ایـنـطـور سـرشار از عـاشـقـانه هاســـتـــ ... ؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۴۰
برگ سبز

 

اگر روزی تصمیم به محاسبه ثروتت گرفتی
پول هایت را مشمار

کافیست قطره اشکی بر روی گونه ات بریزی
تعداد دستانی که آن را پاک میکنند ثروت توست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۷
برگ سبز

ای خدا

خسته م

خیلییییی

خستگی کاری یه ور

خستگی روحیش یه ور دیگه

از این جو خاله زنک خسته م

نمیخام دیگه

میخام با هیشتاشون حرفی نزنم دیگه

از اینکه همش استرس داشته باشی که آیا زیرآبتو میزنن؟!

دارن چی پشت سرت میگن؟!

چیکار می کنن؟!

از این جو غیر دوستانه ی دو رو بازی بدم میاد

تو رو یه طور پشت سر یطور دیگه

خسته م بخدا 

خیلی

خدایا دوست ندارم این جو رو

میدونم خودمم مقصرم که بچگی کردم و دل به دل بعضیشون دادم

باس حواسم بخودم باشه و با هیشکی کاری نداشته باشم

با همه سعی کنم خیلی عادی خوب باشم

اشتباه کردم که فکر کردم دوست هستن اینا

همه کلاه خود رو چسبیدنو من خنگ و ساده فک کردم هوای منم دارن اما هی دارم به این نتیجه میرسم که نه به این حس می رسم که نه

کسی قرار نیست هوای منو داشته باشه جز خدا 

خدایا خودت فقط خودت هوامو داشته باش

تو واسه همه چیم کافی هستی اینو همیشه بهم نشون بده و یادم بیار خدا جونم (الیس الله بکاف عبده؟)

 

خدایا خودت عزت میدی خودتم ذلت

خودت بهم عزت بده و هرکی واسم بد میخادرو خودت جوابشو بده

کمکم کن همیشه بخاطر خودت کاری کنم 

ذاتمو بد نکن 

 

خدایااااااااااااااااااااااااااااااااا

دیدم منفی شده نسبت به بعضیا که خودشونم مقصرن اما کمکم کن دیدم مثبت بشه و جو اونجا هم مثبت بشه

کمک کن همه چی به خوبی و ختم بخیر بشه

 

خدایا دلم گرفته از آدما :((

دلمو باز کن با محبت خودت 

با مهر خودت 

با عشق خودت

دلم سنگینه خدا جونم

قیافه م عین اییییشششششش شده 

خودت خوبش کن و مثبت و با محبت 

 

مهربونم

دوستت دارم و همیشه شاکرتم حتی در بدترین حالت روحی و فکری و لهیدگی و غر و لند و نق نق

مراقبم باش و هیچوقت رهام نکن

هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقتتتتت

 

kisskissheartheart

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۱۹
برگ سبز
چقدر بده که دلت گرفته باشه و هیچ گوشی واسه درد دل نباشه
چقدر بده که تو جمعی حس کنی خیلی غریبی
چقدر بده که همفکرو درک خودت توی دوستاتم نتونی پیدا کنی
چقدر بده که دلت گرفته باشه و نخای نشون بدی و تو قیافه و رفتارت برعکسشو نشون بدی
.
.
.

خدایا شکرت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۰۴
برگ سبز
دانش آموزی گفت: چرا شما می گویید یا علی. چرا یا الله نمی گویید؟
گفتم: مگر نشنیدید وقتی می خواستم به کلاستان وارد شوم گفتم یا الله. پس ما یا الله هم می گوییم.
گفت: نه منظورم این است که چرا علی(ع) را صدا می زنید؟
گفتم: چه اشکالی دارد که ما امام علی(ع) را صدا بزنیم؟
گفت: شرک است.
اشاره کردم به دوست کناریش و گفتم: اگر شما این دوستت را صدا بزنی این شرک است؟
گفت: نه. ولی این دوستم اینجا حضور دارد.
گفتم: اگر تو یک نفری را صدا بزنی که اینجا نیست و غائب است این شرک به خدا است؟ آیا تو او را شریک خدا قرار دادی؟
گفت: نه.
گفتم: پس چه اشکالی دارد که ما علی(ع) را صدا بزنیم؟
یکی دیگر از دانش آموزان گفت: نه شما از امام علی(ع) و امام رضا(ع) می خواهید شما را شفا دهد.
گفتم: آن بحث دیگری است که برای شما توضیح خواهم داد. ولی سوال رفیقت این بود که چرا حضرت علی(ع) را صدا می زنید؟ خواستم بگویم که صدا زدن علی (ع) چه اشکالی دارد؟ ما دوست داریم علی(ع) را صدا بزنیم. پس صدا زدن یک نفر بدون اینکه چیزی از او بخواهیم اشکالی ندارد.
در ادامه از دانش آموزان پرسیدم کدام یک از شما مشهد رفته است؟
یکی از دانش آموزان دست بلند کرد که من رفته ام.
بعد به دانش آموزی که گفت شما از امام رضا(ع) شفا می خواهید گفتم: شما که مشهد نرفته اید از کجا می دانید ما شیعیان از امام رضا(ع) می خواهیم که ما را شفا دهد.
چند نفرشان با هم گفتند: ما شنیده ایم که شما در حرم می روید و از امام رضا می خواهید تا شما را شفا دهد.
گفتم: چه اشکالی دارد که ما از امام رضا(ع) بخواهیم که ما را شفا دهد؟
یکی که از بقیه زرنگ تر بود گفت: فقط خدا است که شفا می دهد.
رو به آن دانش آموز کردم و گفتم: تا حالا مریض شده ای که نیاز به دکتر پیدا کنی؟
گفت: بله.
گفتم: آیا برایت قرص و دارو هم نوشت؟
گفت: بله.
گفتم: بعد از خوردن آن قرص و دارو مریضی ات از بین رفت یا هنوز مریضی
گفت: نه قرص ها را خوردم و خوب شدم.
گفتم: حالا به سوال من جواب بده. آیا این قرص ها بودند که تو را شفا دادند یا این خدا بود که شفایت داد؟
گفت: نه خدا بود که من را شفا داد.
گفتم: اگر خدا تو را شفا داد پس چرا قرص و دارو خوردی؟
گفت: نه ، خدا شفا را در قرص ها گذاشته است.
گفتم: همه ی حرف ما شیعیان همین است تو حرف ما را ثابت کردی.
دیدم تعجب کردند.
گفتم: چطور خدای متعال شفای مریض ها را در وجود یک قرص کوچک قرار داده، این خدا نمی تواند همان شفا را به یکی از اولیا خودش مانند امام رضا(ع) بدهد؟
بین دو راه گیر کرد. اگر می گفت: نه خدا نمی تواند، قدرت خدا زیر سوال می رفت و اگر می گفت چرا می تواند حرف ما ثابت می شد.
طینت پاکش حکم کرد که حرف ما را تایید کند و گفت: چرا خدا می تواند.
گفتم: همه ی حرف ما شیعیان همین است که خدای متعال به امام رضا(ع) قدرتی داده است که می تواند مریض ها را شفا بدهد همانطور که این قدرت را در قرص ها گذاشته است. در واقع خدا است که با اختیار خودش شفا دادن را به امام رضا(ع) داده است. و این عین توحید است و شرک نیست.
حالا که تا حدودی برای دانش آموزان جا افتاده بود که حرف ما چی هست از آنها پرسیدم در قرآن دو آیه داریم که یکی از آیات می گوید: این خداوند متعال است که جان ها را می گیرد. و در آیه ی دیگری می فرماید: که این ملک الموت(جناب عزرائیل) است که جان ها را می گیرد.
سوال کردم از دانش آموزان که بالاخره چه کسی است که جان ها را می گیرد؟
گفتند: عزرائیل است که به اذن خدا می گیرد.
گفتم: خب همین حرف ما شیعیان است که می گویم امام رضا(ع) و دیگر ائمه به اذن خدا قدرت دارند یکسری کارها انجام دهند آیا این شرک است؟
گفتند: نه

نقل از یک پیج
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۰۲
برگ سبز

جملاتی زیبا درباره تجارت

درآمد:
هیچگاه روی یک درآمد تکیه نکنید، برای ایجاد منبع دوم درآمد سرمایه گذاری کنید.

خرج:
اگر چیزهایی را بخرید که نیاز ندارید، بزودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها نیاز دارید.

پس‌انداز:
آنچه که بعد از خرج کردن می ماند را پس انداز نکنید، آنچه را که بعد از پس انداز کردن می ماند خرج کنید.

ریسک:
هرگز عمق یک رودخانه را با هر دو پا آزمایش نکنید.

سرمایه‌گذاری:
همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید.

انتظارات:
.صداقت هدیه بسیار ارزشمندی است، آن را از انسانهای کم ارزش انتظار نداشته باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۴۱
برگ سبز

ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ ؛ ﭼﻮﻥ ﻣﻔﯿﺪﯼ

ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ ؛ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻣﻔﯿﺪ ﻧﺒﺎﺷﯽ

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥ ﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ

ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﻌﺒﻪ ﯼ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽ ﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺍﻡ

ﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﯿﺰ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻢ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ

ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮔﻠﺪﺍﻥ ﮐﻮﭼﮏ ﮐﺎﮐﺘﻮﺳﯽ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ، ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ

ﻣﻦ ﺑﻪ ﮐﺘﺎﺑﻬﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ 

ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺏ ﻭ ﺍﺩﺑﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ

ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ

ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺧﻮﺩ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ .

ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﯾﻢ ﯾﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ؟

ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯾﻦ ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۸
برگ سبز

فرمایشات اخلاقی حضرت آیت الله مرتضی تهرانی:

‫ ﻣﺮﺣﻮم ﺣﺎج آﻗﺎ ﺧﻮدش ﺑﺮای ﻣﻦ ﻧﻘﻞ ﻛﺮد.‫اﻳﺸﺎن ﻓﺮﻣﻮد ﻣﺮﺗﻀﻲ ﻣﻦ از ﺷﺎﻧﺰده ﻫﻔﺪه ﺳﺎﻟﮕﻲﺷﺮوع ﻛﺮدم ﺑـﻪ رﻳﺎﺿـﺎت ﺷـﺮﻋﻲ ﻣﺎﻧﻨـﺪ ارﺑﻌﻴﻨﻴـﺎت و ﺗـﺮک‫ﺣﻴﻮاﻧﻲ. ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای ﻫﻢ اﻳﻦ ﻛﺎرﻫﺎ را اﻧﺠﺎم ﻣﻲدادم ﻛﻪ ﻣﺎدرم اﻃﻼع ﭘﻴﺪا ﻧﻜﻨﺪ. ﭼﻮن اﮔﺮ اﻃـﻼع ﭘﻴـﺪا ﻣـﻲﻛـﺮد‫ﻣﻲﮔﻔﺖ ﺿﻌﻴﻒ ﻣﻲﺷﻮی، راﺿﻲ ﻧﻴﺴﺘﻢ اﻳﻦ ﻛﺎر را ﺑﻜﻨﻲ. ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻼف ﺷﺮع ﻧﻤﻲﺧﻮاﺳﺘﻢﺑﻜﻨﻢ. اﻳﺸﺎن ﻓﺮﻣﻮد‫در روز ﭼﻬﻠﻢِ ﻳﻜﻲ از اﻳﻦ ارﺑﻌﻴﻨﻴﺎت دﻳﺪم رﻧﮓ ﻣﺎدرم ﭘﺮﻳﺪه و ﺿﻌﻒ دارﻧﺪ رﻓﺘﻢ از ﻗﺼﺎﺑﻲ ﮔﻮﺷﺖ ﮔﺮﻓﺘﻢ آوردم ‫ﻛﺒﺎب ﻛﺮدم، ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺎﻧﻢﺟﺎن، ﺑﺨﻮر اﻧﺸﺎ اﷲ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺷﻮﻳﺪ. اﻳﺸﺎن ﮔﻔﺘﻨـﺪ اول ﺑﺎﻳـﺪ ﺧـﻮدت ﺑﺨـﻮری. ﻧﺘﻮاﻧـﺴﺘﻢ ‫ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻣﻦ ﭼﻬﻞ روز اﺳﺖ ﺗﺮک ﺣﻴﻮاﻧﻲ ﻛﺮدم. ﺷﺐ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﻧﺨﻮاﺑﻴﺪم و ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﺘﻴﺠﻪﻣﻌﻨﻮیاش ﻫﺴﺘﻢ. اﻳﺸﺎن ‫ﮔﻔﺖ ﻳﻚ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﻀﻄﺮب ﺷﺪم. ﭼﻪ ﻛﺎر ﻛﻨﻢ. ﻣﻦ ﻛﺴﻲ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣـﺎدر ﺑﮕـﻮﻳﻢﻧﻤـﻲﺧـﻮرم. ﭼـﻮن ﺧﻴﻠـﻲ‫اﻳﺸﺎن ﻣﻄﻴﻊ ﻣﺎدر ﺑﻮد. ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﺷﺐ ﻣﻲﺧﻮرم، ﺣﺎﻻ ﺷﻤﺎ ﻣﻴﻞ ﻛﻨﻴﺪ. دﻳﺮ ﻧﻤـﻲﺷـﻮد. ﺷـﻤﺎ ﺿـﻌﻴﻒﺗـﺮ از ﻣـﻦ ‫ﻫﺴﺘﻴﺪ. ﮔﻔﺖ اﻣﻜﺎن ﻧﺪارد، اﻻن ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺨﻮری. ﻇﺎﻫﺮش ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲآﻳﺪ ﻛﻪ ﻗﻀﻴﻪﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺖ. وﻟـﻲ ﺑـﺎﻃﻦ اﻣـﺮ‫اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪا اراده ﻛﺮده آن ﻛﺴﻲ را ﻛﻪ ﺑﺎ ﺻﺪاﻗﺖ ﺑﻪ او ﻋﺮض ﻛﺮده ﻛﻪ ﻣﻦ را درﻳﺎب، ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺟﻬـﺸﻲ ‫ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮد. اﻳﺸﺎن ﻓﺮﻣﻮد در ﻟﺤﻈﻪ دوم ﺑﻪ ﺧﻮدم ﮔﻔﺘﻢ از ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻛﺎرت را ﻣﻲﺧﻮاﻫﻲ. از ﺧﺪا ﻣﻲﺧﻮاﻫﻲ ‫ﻳﺎ از ﭼﻬﻞ روز ﺣﻴﻮاﻧﻲ ﻧﺨﻮردن؟ اﮔﺮ از ﺧﺪا ﻣﻲﺧﻮاﻫﻲ رﺳﻮل او ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻬﺸﺖ زﻳـﺮﭘـﺎی ﻣـﺎدران اﺳـﺖ. ﮔﻔـﺘﻢ ‫ﭼﺸﻢ ﺧﺎﻧﻢﺟﺎن و ﮔﻮﺷﺖ را در دﻫﺎﻧﻢ ﮔﺬاﺷﺘﻢ. از آن ﻟﺤﻈﻪای ﻛﻪ اﻳﻦ ارﺑﻌﻴﻦ را ﺷﻜﺴﺘﻢ، دﻳﺪم ﭼﺸﻢ دﻟﻢ ﺑـﺎز‫ﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ را ﻣﻲﺑﻴﻨﻢ. ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ را ﻣﻲ ﻓﻬﻤﻢ.

‫اﮔﺮ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻓﻼن ذﻛﺮ را ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ ﻳﻚ ﺟﻦ را ﺗﺴﺨﻴﺮ ﻣﻲﻛﻨﻴﺪ. اﮔﺮ ﻓﻼن ﭼﻠّﻪ را ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺟﻦ ﺗﺴﺨﻴﺮ‫ﻣﻲﻛﻨﻴﺪ. اﮔﺮ ﻓﻼن ﭼﻠّﻪ را ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ذﻫﻦ ﻃﺮف را ﻣﻲﺧﻮاﻧﻴﺪ، ﺗﺎ اﻳﻦﺟﺎ در آن ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰی از ﺧﺪا ﻧﻴـﺴﺖ. ﺧﻴﻠـﻲ‫اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﻇﺮﻳﻒ اﺳﺖ.

ﻣﮕﺮ ﻣﻦ ﺧﻠﻖ ﺷﺪه ام ﻛﻪ ذﻫﻦ ﻃﺮف ﻣﻘﺎﺑﻠﻢ را ﺑﺨﻮاﻧﻢ؟ ﻣﮕﺮﻣﻦ ﺧﻠﻖ ﺷـﺪه ام ﻛـﻪ ﻏﻴـﺐ ‫ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻳﺎ ﺗﺴﺨﻴﺮ ﺟﻦ ﻛﻨﻢ ﻳﺎ ﻃﻲاﻻرض ﻛﻨﻢ؟ اﺑﺪا. اﮔﺮ ﻛﺴﻲ دﻧﺒﺎل ﻧﺴﺨﻪ ﻃﻲاﻻرض ﺑﺮود، ﺷﻴﻄﺎن ﺑﺮ او ﻏﺎﻟـﺐ ‫ﺷﺪه. ﻧﺴﻴﺎن ذﻛﺮ ﺧﺪا و رﺿﺎی او را ﻛﺮده. ﻃﻲاﻻرض ﻣﻲﺧﻮاﻫﻲ ﭼﻪ ﻛﻨﻲ؟ ﻛﺠﺎی ﻗﺮآن و رواﻳﺎت دارﻳﻢ ﻛﻪ اﮔﺮ‫ﻛﺴﻲ ﻃﻲاﻻرض داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺰد ﺧﺪا ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺑﻨﺪه ارزش دارد؟ اﮔﺮ ﻣـﺮدم وﻗﺘـﻲ ﭼﻨـﻴﻦ ﻗﺎﺑﻠﻴـﺖﻫـﺎﻳﻲ ‫ﻣﻲﺑﻴﻨﻨﺪ ﺧﻮدﺷﺎن را ﻣﻲﺑﺎزﻧﺪ ﺧﻮب ﻣﺮدم ﻣﺸﻜﻞ دارﻧﺪ. ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻔﻬﻤﻴﻢ ﺑﺮای ﭼﻪ ﺧﻠﻖ ﺷﺪه اﻳﻢ؟

‫اﻳﻦ راه، راه ﺻﺤﻴﺤﻲ ﻧﻴﺴﺖ، اﮔﺮﭼﻪ ﻣﺮدم ﻣﻲﭘﺴﻨﺪﻧﺪ. ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ آدم ﺧﻮﺑﻲ اﺳﺖ. ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ دوﺳﺖ دارم ﻣﺮدم ‫ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ آدم ﺧﻮﺑﻲ اﺳﺖ ﺧﻮد آن ﻧﻔﺲ اﺳﺖ و ﻏﻴﺮ ﺧﺪا.

اﮔﺮ ﺷﻨﻴﺪﻳﺪﮔﻔﺘﻨﺪ ﻓﻼنﻛﺲ ﻛﺮاﻣﺖ دارد، ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ ﻣﺎ ﺑﺮای ﻛﺮاﻣﺖ ﺧﻠـﻖ ﻧـﺸﺪه اﻳـﻢ. ﻣـﺎ‫ﻣﻲﮔﻮﻳﻴﻢ اﮔﺮ اﻳﺸﺎن دﻧﺒﺎﻟﻪروی اﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺻﻠﻮات اﷲﻋﻠﻴﻬﻢاﺟﻤﻌﻴﻦ اﺳﺖ ﺑﺎ او رﻓﻴﻖ ﻣﻲﺷﻮﻳﻢ. اﮔﺮ ﻧﻴـﺴﺖ روزی ‫دو ﻫﺰار ﺗﺎ ﺷﻖ اﻟﻘﻤﺮ ﻫﻢ ﺑﻜﻨﺪ ﻧﻤﻲروﻳﻢ.‫ﺧﻴﻠﻲ ﻣﺸﻜﻞ اﺳﺖ اﻧﺴﺎن ﺧﻮدش را ﻧﺒﻴﻨﺪ. ﻳﺎ اﮔﺮ ﻛﺴﻲ اﻧﺴﺎن را دﻳﺪ ﺗﻪ دﻟـﺶﻫـﻢ ﻏـﻨﺞ ﻧﺰﻧـﺪ ﻛـﻪ اﻟﺤﻤـﺪﷲ ‫ﻓﻼﻧﻲ ﻣﺎ را دﻳﺪ. ﺧﻴﻠﻲ ﻣﺸﻜﻞ اﺳﺖ ﻛﻪ اول ﺧﻮدش را ﻧﺎﺑﻮد ﻛﻨﺪ ﺗـﺎ در وﺟـﻮد او ﺧـﺪا ﻣﻄـﺮح ﺷـﻮد. ﺣﻘﻴﻘـﺖ ‫ﺑﻨﺪﮔﻲ ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺖ.

ﺑﺎﻃﻦ اﻧﺴﺎن ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﺮای ﻏﻴﺮ ﺧﺪا و ارادت ﻏﻴﺮ ﺧﺪا و ﻟﻄﻒﻏﻴﺮ ﺧﺪا و ﻧﻈﺮ ﻣﺜﺒﺖ ﻏﻴﺮ ﺧـﺪا ‫ﻫﻴﭻ ارزﺷﻲ ﻗﺎﺋﻞ ﺑﺎﺷﺪ
. اﺷﺘﺒﺎه اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ ﺣﺎﻻ اﻳﻦ ﻛﺎر را ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ ﺗﺎﻛﻢﻛﻢ ﺑﻪ آنﺟﺎ ﺑﺮﺳﻴﻢ. ﻣـﻦ ﻋـﺮض ‫ﻣﻲﻛﻨﻢ اﻳﻦ راه اﻧﺤﺮاﻓﻲ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﺷﺮک ﺧﻔﻲ اﺳﺖ.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۱۰
برگ سبز

درویشی در کوهساری دور از مردم زندگی می‌کرد و در آن خلوت به ذکر خدا و نیایش مشغول بود. در آن کوهستان، درختان سیب و گلابی و انار بسیار بود و درویش فقط میوه می‌خورد. روزی با خدا عهد کرد که هرگز از درخت میوه نچیند و فقط از میوه‌هایی بخورد که باد از درخت بر زمین می‌ریزد. درویش مدتی به پیمان خود وفادار بود، تا اینکه امر الهی، امتحان سختی برای او پیش ‌آورد. تا پنج روز، هیچ میوه‌ای از درخت نیفتاد. درویش بسیار گرسنه و ناتوان شد، و بالاخره گرسنگی بر او غالب شد. عهد و پیمان خود را شکست و از درخت گلابی چید و خورد. خداوند به سزای این پیمان شکنی او را به بلای سختی گرفتار کرد.


قصه از این قرار بود که روزی حدود بیست نفر دزد به کوهستان نزدیک درویش آمده بودند و اموال دزدی را میان خود تقسیم می‌کردند. یکی از جاسوسان حکومت آنها را دید و به داروغه خبر داد. ناگهان ماموران دولتی رسیدند و دزدان را دستگیر کردند و درویش را هم جزو دزدان پنداشتند و او را دستگیر کردند. بلافاصله، دادگاه تشکیل شد و طبق حکم دادگاه یک دست و یک پای دزدان را قطع کردند. وقتی نوبت به درویش رسید ابتدا دست او را قطع کردند و همینکه خواستند پایش را ببرند، یکی از ماموران بلند مرتبه از راه رسید و درویش را شناخت و بر سر مامور اجرای حکم فریاد زد و گفت: ای سگ صفت! این مرد از درویشان حق است چرا دستش را بریدی؟
  
خبر به داروغه رسید، پا برهنه پیش شیخ آمد و گریه کرد و از او پوزش و معذرت بسیار خواست.اما درویش با خوشرویی و مهربانی گفت : این سزای پیمان شکنی من بود من حرمت ایمان به خدا را شکستم و خدا مرا مجازات کرد.


از آن پس در میان مردم با لقب درویش دست بریده معروف بود. او همچنان در خلوت و تنهایی و به دور از غوغای خلق در کلبه‌ای بیرون شهر به عبادت و راز و نیاز با خدا مشغول بود. روزی یکی از آشنایان سر زده، نزد او آمد و دید که درویش با دو دست زنبیل می‌بافد. درویش ناراحت شد و به دوست خود گفت چرا بی خبر پیش من آمدی؟ مرد گفت: از شدت مهر و اشتیاق تاب دوری شما را نداشتم. شیخ تبسم کرد و گفت: ترا به خدا سوگند می‌‌دهم تا زمان مرگ من، این راز را با هیچکس نگویی.


اما رفته رفته راز کرامت درویش فاش شد و همه مردم از این راز با خبر شدند. روزی درویش در خلوت با خدا گفت: خدایا چرا راز کرامت مرا بر خلق فاش کردی؟ خداوند فرمود: زیرا مردم نسبت به تو گمان بد داشتند و می‌گفتند او ریاکار و دزد بود و خدا او را رسوا کرد. راز کرامت تو را بر آنان فاش کردم تا بدگمانی آنها بر طرف شود و به مقام والای تو پی ببرند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۲۳
برگ سبز

یکی از سایتهایی که منجما برای پیش بینی رویت هلال از اون استفاده می کنن این سایت هست

اکثرا هم درسته 

http://www.moonsighting.com/1435shw.html

به تصویر آخر توجه کنید

این تصاویر نشون دهندۀ اینه که سه شنبه عید فطر هست به احتمال زیاد اما بازم باید صبر کرد تا هیئتهای رویت هلال نتیجۀ رویتهاشون رو اعلام کنن و در نهایت نتیجه کلی اعلام بشه  

 

در هر صورت پیشاپیش عیدتون مبارک :)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۱۸
برگ سبز