هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

هرکجا محرم شدی

چشم از خیانت بازدار

ای بسا محرم

که با یک نقطه مجرم می شود

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب

۲۳ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۱ ، ۱۹:۱۰
برگ سبز
چه دلگیره این عکس

آدم بغضش می گیره :(



------------------------


شنیدید که میگن اونی که گریه میکنه یه درد داره اما اونی که میخنده هزارتا؟

من میگم اونی که میخنده هزارتا درد داره ولی اونی که گریه میکنه به هزارتا از درداش خندیده

فقط جلوی یکیشون"کـم" آورده...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۱ ، ۲۲:۴۵
برگ سبز

+



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۱ ، ۲۱:۲۰
برگ سبز
موندم بین دو راهی یک تصمیم

نمیدونم انجامش بدم یا نه ...

نمیدونم باهاشون ادامه بدم یا نه ...

استخاره هم کردم جواب جفتش (یعنی ادامه دادن یا ندادن) بسیار خوب بود

از اون طرفم  واست هی نشونه میاد که صبر کن ...

خلاصه موندم چه کنم ...

واقعا دو راهیه

می ترسم ادامه بدم بعد ...

نمیدونم خلاصه...

کاش جواب استخاره هام مشخص تر بودن ...

خدایا کمک :(


------------------------------

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۱ ، ۱۹:۳۹
برگ سبز
نیم کیلو باش ولی مرد باش...

درود بر شرف و غیرتت مرد کوچک :)


....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۱ ، ۲۱:۰۶
برگ سبز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۱ ، ۱۸:۵۳
برگ سبز
امروز زیاد نفهمیدم چی شد :(

کارا رو کردیم دست جمعی

شله زرد پختیم

به یاد خودمونو خونواده و همه دوستان و آشنایی که التماس دعا داشتن هم زدیم و دعا کردیم

بعدم تمیزکاری و جارو پارو واسه روضه

مراسم برگزار شد و نماز جماعت هم

خوب بود

اما من با عجله باید میرفتم که بدوستان برای ضبط یک برنامه علمی ملحق بشم* واسه همین نتونستم آخر مراسم و بعدشو ببینم

یعنی جمع کردن سیاهیا :(

وقتی که دلت میگیره موقع جمع کردنش و نمیخای جداشون کنی...

دلم میخاست باشن، دلم میخاست باشم اون موقع :(

حس گنگِ خوشی داره ...

اما خب خیلی برنامه طول کشید و وقتی برگشتم همشو جمع کرده بودن :(

خدایا خودت قبول کن

من که کاری نکردم اما امیدوارم همون یذره رو هم ازم بپذیری ...



-----------------------------

*اولین تجربه از این نوع بود، اصلا نمیدونم خوب بود بد بود اما واسه برنامه ای که هیچ هماهنگی و آمادگی قبلی نداشتی و اصلا کار نکردیو اونجا که میری میگن چی کار کنی تازه، و اولین تجربه ات هم بود، بد نبود...

اما فهمیدم از دوربین ترسی ندارم اون تپقهایی هم که زدم بخاطر عدم هماهنگی و آمادگی قبلی بود ...

و البته فهمیدم جذابیتی هم نداره برام اینکار

فقط چون علمی بود امیدوارم باقیات الصالحاتی بشه :)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۱ ، ۱۰:۰۵
برگ سبز
امروزم مراسممون به خوبی برگزار شد

انگاری با قسمت و نظر خودشون داره برگزار میشه

طبق برنامه ما پیش نمیره

اما وقتی برگزار میشه خودش جور میشه

اینو وقتی می فهمی که مداح مدعو بموفع نمیاد و برنامه و ساعتی که قرار بوده بشه کلا

تغییر می کنه

همین نظر صاحبان مجلس و خارج از اختیار ما شدن، باعث شد هم نماز جماعت خوبی داشته باشیم و

هم مراسم بعد از نماز ادامه پیدا کنه و حدیث کسا خونده بشه و چقدرررررر هم چسبید

جای همگی خالی هم توی مراسم هم توی نماز جماعت هم توی دعا و زیارت و البته بعد مراسم به هنگام تدارک برای شله زرد فردا...

مخصوصا دوستانی که التماس دعا داشتن و به یادشون بودم ...

( خودمونیم، همکاری مردها اونم واسه برنج پاک کردن برای شله زرد خیلی جالب و خنده داره، آخه برنج شله زرد نیم دونست و حوصله مردها هم کمتر ... خلاصه باید یدور دیگه هم چک کنی کارشونو ;) )

.

.

.

خدا رو شکر

خدایا بازم شکر و به امید اینکه این توفیقاتو هیچوقت ازمون نگیری

امیدوارم روز سوم هم به خوبی و خوشی برگزار بشه ...

انشالله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۱ ، ۰۵:۳۰
برگ سبز


تازه دانستم نه با آب و نه با نان زنده ام

تازه فهمیدم نه با جسم و نه با جان زنده ام

تازگی ها باورم شد اینکه مثل هر غریب

دورتر از خود دلی دارم که با آن زنده ام

--------------------

امشب دخیل پنجره فولاد می شوم

در بیستون عشق تو فرهاد می شوم


----------------------

دلتنگم.... خیلییی :-

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۱ ، ۲۰:۲۲
برگ سبز
امروزم گذشت

بخوبی هم گذشت، خدا رو شکر

خیلی خستم، احساس می کنم دقیقا پاشنه های پام داره تیکه میشه اما ...

اما این مراسما خستگیشم شیرینه :)


خدایا شکرت که توفیق عزاداری اهل بیت رو بهمون دادی

یا ابا عبدلله (ع)، یا رسول الله (ص)، یا کریم اهل بیت حضرت مجتبی(ع)، یا علی بن موس الرضا (ع) و یا صاحب الزمان (عج)

ممنون از نظری که بهمون دارین و توفیقی که نسیبمون می کنین

امیدوارم که هیچوقت این توفیق ازمون گرفته نشه 

---------

چند وقت پیش حاج آقا فرحزاد تو برنامه ای می گفتن وقتی حالتون خوش نیست به تربت امام حسین نگاه کنین، باعث خوشی حال و دلتون میشه...

واقعا اینطور بود، وقتی امتحانش کردم دیدم واقعا تاثیر داره انگاری ناخودآگاه نیشت باز میشه

و این روزا وقتی واسه مراسم روضه خونی هر سال کمر همت می بندی و لوازم و تدارکات رو فراهم می کنی

وقتی دوندگی می کنی

جارو می کنی

تمیز می کنی و تا لحظه آخر می دویی که همه چیز خوب پیش بره (هرچند توی همش نقش اندکی داشته باشی)

با همه خستگیاش انگاری یه شادی تو دلته

مخصوصا وقتی شروع می کنی به سیاهیا رو زدن به در و دیوار خونه، هر بار نگاهت بهشون میفته دلت شاد میشه، یه خوشی که عادی نیست انگاری ...

اونوقته که به این نتیجه میرسی هر کاری که منتسب به اهل بیت و امام حسین (ع) باشه و تو توش نقشی هرچند اندک داشته باشی، همون باعث دلخوشیت میشه، باعث میشه حالت خوش باشه...

انگاری ناخودآگاه نظری به دلت میندازن و صیقلش میدن ...

انگاری دلتو سبک می کنن ...

و این یعنی یه دلخوشی واقعی :)


خدایا هیچوقت این دلخوشیها رو ازمون نگیر ...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۱ ، ۰۶:۲۱
برگ سبز