هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

هرکجا محرم شدی

چشم از خیانت بازدار

ای بسا محرم

که با یک نقطه مجرم می شود

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب

تولد

يكشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۴۴ ق.ظ
امشب همین 1 ساعت پیش

مجددا بنده خاله شدم و یک نفر به جمعمون اضافه شد

تا حالا داشتیم از نگرانی و استرس حرص میخوردیم

نمیزاشتن بیمارستانم بریم که

از دور نگران که چی شد (این انتظار و نگرانی خیلی بده)

چندبار داشت اشکم در میومد جلوی خودمو گرفتم

هی دعا و صلوات و نذر و نیاز

دیگه بالاخره بلطف خدا و امام زمان و حضرت عباس نینیمونم بدنیا اومد

دومین نوه خانواده که شیطونم هست

ولی باید تا فردا واسه دیدن خودشو مامانش صبر کنیم

ایشالا فردا عکسشو ضمیمه می کنم همینجا (البته اگه بتونم عکس بگیرم ازش)

خدایا شکرت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۱۲
برگ سبز

نظرات  (۶)

تولد تولد تولدش مبارک...

مبارک باشه خاله شدی.(واسه بار دوم) حالا چه حسی داری؟؟؟


حال نینی خوبه؟ مامان نینی چطوره؟

پاسخ:
پاسخ:
مرسییییی عزیزم
نمیدونم هنوز
هنوز حس استرسه و خستگیش هست
بعلاوه آسودگی و شکر خدا کردن
باید بیاد خونه ببینم چه حسی بهش دارم
آره شکر خدا
همین الان تونستیم با پارتی مامان رو بفرستیم یه سر بهشون بزنه
یه عکسم گرفته از نی نی
طفلی از صبح که به مامانش گشنگی دادن تا 9 شب به اونم غذا نرسیده دیگه
مامان میگه داشته دست میخورده :))
مامانشم فعلا درد داره دیگه
بازم شکر که سالمن جفتشون :)
ما امروز در جمع فردی هستیم که در سن کم برای دومین بار خاله شده. برای اینکه شما هم با ایشون آشنا بشید یک مصاحبه ای رو باایشون خواهیم داشت البته اگه این جمعیتی که اینجا جمع شدن اجازه مصاحبه رو بدن:
(آخ پام..... خانم برو اون ور تر.... ای بابا آقا هول نده!!!!....)

سیما خانم وقتی شنیدید که برای بار دوم دارید خاله میشید چه احساسی رو دقیق زیر زبونتون حس کردید؟
اون وخ الان دقیقا چه احساسی رو دارید مزه مزه میکنید؟
بعد ی سوال فنی دیگه، الان دقیق چندتا نقشه توی جیبتون دارید برای شیطنت بازی با این کوچولو؟ مثلا لپش رو بکشید، یا با موهاش بازی کنید یا غیره....
بعدش میخوام بدونم کی میشه ما خاله بشیم و بیایم خونتون؟


-------------------------
ی خاطره بگم ی کم یاد بگیری
البته من خودم با اینکه در صحنه بودم و نقش اول رو داشتم ولی خاطره ای ندارم و از شنیده هام میگم:
کوچمولو که بودم یعنی قبل از 5ماه، ی دایی دارم خیلی شیطونه میمومده ی مو رو جلوی چشام میگرفت و منم سعی میکردم اون مو رو بگیرم ولی نمیتونستم اونم قاه قاه میخندیده به من.... اون وخ کودک آزاری رو میبینی در چه حد واقعا من که لذتی درش نمیبینم ولی کل خانواده و فامیل داییم حتی از تعریف کردنش هم کلی لذت میبرن هر دفعه گفتم حالااگه دوست داشتی ی امتحانی بزن شاید برای تو هم شیرین باشه
خیلی مبارک باشه

پاسخ:
پاسخ:
مرسی شاذه جان
۱۲ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۲۵ از سیب به همرنگ آب
اهم
1-2-3 صدا خوبه؟
خب
به نام خدا هستم
14 سال و چند روز سن دارم
اینجانب وقتی شنیدم واسه بار دوم دارم خاله میشم هیچی فقط گفتم مبارکه، ولی تو دلم دلم واسه یاسی میسوخت، هرچند خودشم خیلی وقت بود هی میگفت آبجی میخام آبجی میخام بعدشم که فهمید نی نیشون پسره بازم بچمون قانع بود گفت اشکال نداره داداشیمم دوستش دارم (نه که دختر عمه اشو میدید که یه سالو خوردی از خودش بزرگتره و دوتا خواهر دوقولو داره و اون تنهاست این بود که خیلی دلش میخاست یه آبجی یا داداش داشته باشه) خلاصه منم تا وقتی که چند ماه گذشت هیچ احساسی بهش نداشتم بعدشم دیگه حرکتاش که شروع شد بعد ما هم میدیدیمو حس می کردیمو می خندیدیم دیگه کم کم حس خالگی بهم دست داد و اندکی دوستش داشتم
(از عید تا حالا هم که اسمش انتخاب شده و به اسم صداش میکردیم، صداش می کردم میگفتم give me five اونم یه ضربه میزد =)) بچمون بین المللیه )

حالام نمیدونم چه حسی دارم دقیقا، گنگه هنوز برام، بزار امروز برم ببینمش اونوقت حسم دقیق مشخص میشه از گنگی در میاد
چیزی که مشخصه خانوادگی نی نی ها رو دوست داریم این طفل معصوم هم که دیگه بچه خودمونه بیشتر، خالشم که هستم (حس قرابت و دوست داشتن خاله و دایی به خواهر زاده بیشتر از عمه و عمو هست اکثرا)
پس قطعا دوستش داریم ولی بازم یاسمین نوه اوله و عشق خاله
(آها یه چیز دیگه، به یاسمین میگیم، تو که عشق خاله ای عزیز خاله ای، داداشی چی باشه؟ میگه عسل خاله، بعد میگیم عسل دخترونه ستا ، میگه خب جیگر خاله بچمون قانع ست، عکسشو هم دیده مامانش میگه دوسش داری؟ اگه نداری بزاریمش همینجا، میگه نههههه، داداشیم با نمکه )

آها یه حس دیگه م دارم، خسته ام تو این هنگامه درس و کلاس و کار، نگهداری از مادرو بچه هم اضافه شد (که البته بیشترش زحمتش رو دوش مامانه) اونشم به کنار، حالا بیا و این مهمونا رو تحویل بگیر که از تهران میان و چند روزی تشریف دارن و باید مهمون داری هم بکنی ... :|
اصن یه وعضیی

هییییی
خدایا شکرت
بازم بابت همه چی شکرت
شکر شکر شکر

نقدا باور می کنی هیچ فکری تو ذهنم نیست از خستگی روحی این روزا؟
فقط ببینمش بغلش می کنم نازش می کنم. بوسشم می کنم
الان تو موود شیطنت نیستم
ایشالا موودش اومد می نویسم یه پست برات

هروقت اومدیم خونه شما
به به به!

قدم نو رَسیده مبارک :)

انشالله برکتی باشه برای زندگیتون

پاسخ:
پاسخ:
مرسی احسان خان

ممنون از لطفتون

تشکر
کــــــــــلـــــــــی مبارکه سیماااااا :)
من که خاله نمیشم! اما فک کنم حس خوبی داشته باشه :دی

پاسخ:
پاسخ:
مرسی عزیز دل :)
ایشالا عمه میشی یه عمه خوب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی