هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

هرکجا محرم شدی

چشم از خیانت بازدار

ای بسا محرم

که با یک نقطه مجرم می شود

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب

ای هشتمین غریب من

چهارشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۲، ۰۱:۰۵ ق.ظ





*****


نمیدانم چیست

این چه حسی ست که دلم را در خود فرو برده است

به دنبال بهانه ایست برای گریستن

بهانه دارد اما . . .

اما آن بهانه ها اشک دلم را در نمیاورد

بهانه ای فراتر از خود میخواهد

اما دلم بهانه میخواهد

دلتنگست

دلتنگ

حتما غروب جمعه ها را حس کرده ای

دیدی چطور دلتنگ و بی قرار میشوی؟

دلت میخواهد از سینه ات

از سرت

از جسمت بیرون بزند

انگار دیگر در جسمت نمیگنجد

گاهی حتی میخواهی با همه بجنگی

دعوا کنی

بزنی بکوبی و و و

اما این حس را آرام کنی

علی الخصوص وقتی که کلافه و مستاصل میشوی و درست نمیدانی دلیلش چیست

و امروز و این لحظه

شده است همچون غروبهای جمعه

چرا؟

نمیدانم

نمیدانم

دلم آرامش میخواهد

دلم دلتنگ صحن و سرایت است

دلم آرامش حضورت را میخواهد

وقتی کنارت هستم همه چیز یادم میرود

گاهی حتی فراموش می کنم که حاجت دارم و عده ای مرا نایب الزیاره کرده اند تا برایشان دعا کنم

و حاجتهایشان را از امام رئوفشان بخواهم . می نشینم و مات و مبهوت تماشایت می کنم گاهی با لبخندی

گاهی هم اینقدر آرامش حضور و آغوشت مرا پررو و گستاخ می کند که مثل کودکانی که هیچ دغدغه ای ندارند

به در و دیوارت نگاه می کنم. مشغول تماشا و توجه به چیزهایی میشوم که حواسم را از مهربانم پرت می کنند

(آری مقصرم اما اندکی هم حق دارم چه کنم آرامش و پناه و آغوش پر مهرت مرا پر رو می کند. ببخشید باز پرو

شدم ولی خودمانیم این هم شیرین است وقتی کنار تو باشم )


آآآخ ای امام عزیزم

باز دلم پر کشید به حرمت

دلم میخواهد این آرامشت را

این بی دغدغه گیت را

حتی این پررو گری را ...


با اینکه حوایجم را می دانی و می دانم که خواسته هایی دارم از بارگاه پر مهرت

اما همین که می شنوی

همین که می بینی برایم کافیست

کاش مرا دریابی که محتاجم


اصلا باز میخواهم پررو شوم

یا جدا !

من عیدی می خواهم

دلم میخواهد مثل نوه هایی که شعر میخوانند و با همه بچگیشان از پدر بزرگشان طلب عیدی می کنند از شما عیدی طلب کنم

مگر نه اینکه در ایام میلادتان بیشتر عیدی و حاجت میدهید

پس منم عیدی میخواهم

ببینید

دستم درازست

با اینکه نوه ی خوبی نیستم و از اعمالم خجلم اما پدربزرگها به نوه های پررو و بدشان هم عیدی میدهند

آنهم پدربزرگی که مهربانی و سخاوت و جود و رافتش زبانزد خاص و عام است

ببخشید که باز پررو شدم اما خواهشا عیدی مرا فراموش نکنید

دستم هنوز درازست و نگاهم به دستان و قلب و چشمان پر مهر و بخشنده شما دوخته شده

خالی نگذاریدش  ... دلتان می آید؟! ... نه میدانم دلتان چقدر بزرگ و مهربان است که 100 ها دریا هم در آن گم می شوند ...


راستی دوستانم هم التماس دعا دارند

به آنها هم عیدی مرحمت بفرمایید

دریابیدشان

شاید آنها بیشتر از من لیاقت عیدی داشته باشند


(دوستان اگر عیدی گرفتید شما هم سفارش مرا بکنید )



یا جدا تولدتان مبارک :*:*:* :قلب




...........


قربون مهربونیتون که هم سبکم کردین هم نوای نقاره خونه تون که الان داره پخش میشه نشونی بود واسم :قلب

دلم باز تنگ شد اما شاد هم شد

مرسی یا امام رضای عزیز و رئوفم :قلب

دوستون دارم خیلییییییییی :*

ت. ن:

واقعا چه حس خوبیه و چه تاثیر سریعی داره نوشتن و درد دل با خدا و ائمه ی معصومش ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۲۷
برگ سبز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی