هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

هرکجا محرم شدی

چشم از خیانت بازدار

ای بسا محرم

که با یک نقطه مجرم می شود

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب

اینم از این سفر

چهارشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۵۱ ق.ظ
خب

این سفر 3 روز و نیم تهران هم به خوبی تموم شد

ولی تنها خوبیهاش دیدار دوستان و خنده های شیرینی که با هم داشتیم علی الخصوص موقع نهار ظهر یکشنبه با دوستان و بعدش بود :))

البته بحثهای خوب جدی و مدیریتی که در زمان جلسه داشتیم هم خوب بودن (که قطعا و با تاکید میگم اون بحثهای سیاسی-مذهبی و مراعات حال دیگران رو نکردن اونم تا خود صبح، به هیچ وجه شامل بخش خوبش نمیشد :| )

هرچه بود گذشت و تموم شد و من دلزدگیم از تهرونو شلوغیش بیشتر و بیشتر

قبلناشم تهرونو دوست نداشتم اما مدتی بود بخاطر دوستان و جو خوب و دوستانه ای که بین جمع هم علاقه مون بود میومدم و ذوق داشتم که خب الان احساس می کنم برگشتم به سابق و اون ذوقه دیگه وجود نداره، تا جایی که این بارو به زور اومدم، و معلوم نیست دیگه کی برم ...

دلم میخاد از دوستانم هم خواهش کنم قرارهای بعدی رو توی یه شهر دیگه بزارن یا تشریف بیارن شهر من تا دیداری تازه کنیم

دیگه بسه هرچی پاشدم اومدم تهران

خسته م از جوش، اینقدری که بهتون بگم هرچی از مشهد برگشتمو حالم خوش بود و سر حال شده بودم و انرژی مثبت، این تهران اومدن ضایعش کرد که عوامل مختلفی هم داشت اعم از دوستی و فامیلی و آشنایی ...

باید باز خودسازی کنم ...

خدایا 100 هزار مرتبه شکرت 100ها هزار مرتبه شکرت بابت همینی که هستمو همینجایی که هستم و آرامش نسبی ای که دارم

----------

پ.ن:

از دوستان عزیزم که همراهی کردن بسیار ممنون

سپیده و زهرا و سارا و هانیه :

ممنون بخاطر لحظات خوشی که داشتیم مخصوصا اون خنده ها :))

چقدر اونروز من خندیدما

سپیده چقدر تا حالا درست کردی؟ :)) =))

زهرا آواچی؟! :)) =)) =))

سارا اسم اون بنده خدا کی بود؟ همون لیدره =)) =))

هانیه مرغ چی بود؟ :دی :))

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۲۳
برگ سبز

نظرات  (۵)

سلام سیب مهربونم
منم از زندگی تو تهران بدم میاد و هر سفر برام سخت بوده. نه که همیشه بد گذشته باشه نه... ولی سخته...

پاسخ:
پاسخ:
سلام شاذه جان
اوهوم
سخت میگذره واقعا
مخصوصا واسه ماهایی که به شلوغی عادت نداریم ...
۲۴ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۱۶ زهرا خانوم
این سفر واسم خوب بود، چون توی طبیعت رفتم خوش گذشت، ببین تو نیومدی توی طبیعت منچ بازی کنی اینجوری شدی
آوا ..... =))
مدیر ....=))
تازه قبلش تو نبودی،7نفر توی یه ماشین=)) حالا بعدا توی سفرنامه وبلاگ خودم مینویسم

پاسخ:
پاسخ:
آره شاید
....
.... =))
آره بنویس عکساشم بزار
منتظرشم
خوش اومدی عزیزم
سفرات به خیرو خوشی
ایشالله همیشه با جمع دوستات بخندیو خوش باشی
بعد جای منم که خالی نبود

پاسخ:
پاسخ: مرسی گلم
چه عجب یاد ما کردی؟
کجایی کم پیدا؟ یادی نمی کنی

تو خنده هاش چرا
تو جمع دوستان خیلی جات خالی بود عزیزم
اما رصدی نبود و هوا ابری شد پس جات خالی نبود
عههه سارا ی گل ما باید تو خونه دوستان شما رو ببینیم دیگهههههههه خودمون خونه زندگی نداریم دیگهههه
ممنون از همتون دوستان به جای ما
خیلی خوش اومدی سیمای عزیزم :**
من خیلی نفهمیدم چی شد که از تهران دل زده شدی الان اما امیدوارم رفع بشه به زودی.

پاسخ:
پاسخ:
ممنون گلی :* :*
از تو هم ممنون خیلی که برنامه رو جور کردی و باعث شدی بهمون خوش بگذره
مخصوصا خنده هاش خیلی کیف داشت :))
امید به خدا ولی زیاد امیدی نداشته باش من کلا تهرانو دوست ندارم میدونی که :دی
ولی بازم میگم نوبت شماهاست دیگه
من دیگه نمیام :-"

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی